Return to Video

دیوید داو: درسهایی از زندانیان محکوم به اعدام

  • 0:02 - 0:03
    دو هفته پیش، با همسرم کاتیا پشت میز اشپزخانه نشسته بودم،
  • 0:03 - 0:06
    دو هفته پیش، با همسرم کاتیا پشت میز اشپزخانه نشسته بودم،
  • 0:06 - 0:09
    دو هفته پیش، با همسرم کاتیا پشت میز اشپزخانه نشسته بودم،
  • 0:09 - 0:13
    و در مورد چیزی که میخواهم امروز با شما درباره اش صجبت کنم گفتگو میکردیم.
  • 0:13 - 0:18
    ما یک پسر یازده ساله داریم که اسمش لینکلن است. او در کنار همون میز نشسته بود
  • 0:18 - 0:21
    و تکالیفش را انجام میداد.
  • 0:21 - 0:23
    در حین مکثی که در گفتگو با کاتیا داشتم، نگاهی به لینکلن انداختم
  • 0:24 - 0:26
    در حین مکثی که در گفتگو با کاتیا داشتم، نگاهی به لینکلن انداختم
  • 0:26 - 0:28
    و خاطره یکی از موکلینم ناگهان من رو بهت زده کرد.
  • 0:30 - 0:34
    و به یاد آوردن خاطره یکی از موکلینم ناگهان من رو شکه کرد.
  • 0:34 - 0:37
    و به یاد آوردن خاطره یکی از موکلینم ناگهان من رو شکه کرد.
  • 0:37 - 0:38
    اهل شمال تگزاس بود.
  • 0:38 - 0:44
    او هرگز پدرش را به درستی نشناخت زیرا پدرش
  • 0:44 - 0:47
    زمانی که مادرش او را باردار بود، آنها را ترک کرده بود.
  • 0:47 - 0:52
    بنابراین قسمت او این شد که توسط یک مادر تنها بزرگ شود،
  • 0:52 - 0:53
    که شاید اشکالی نداشت
  • 0:53 - 0:55
    به جز اینکه این مادر تنهای بخصوص، یک بیمار متوهم اسکیزوفرنی بود،
  • 0:55 - 0:59
    به جز اینکه این مادر تنهای بخصوص، یک بیمار متوهم اسکیزوفرنی بود،
  • 0:59 - 1:03
    و هنگامی که او پنج ساله بود مادرش تلاش کرد که او را با چاقوی قصابی بکشد.
  • 1:03 - 1:05
    مادرش توسط قانون از او جدا و به بیمارستان روانی فرستاده شد.
  • 1:05 - 1:09
    مادرش توسط قانون از او جدا و به بیمارستان روانی فرستاده شد.
  • 1:09 - 1:13
    و بدین ترتیب او (ویل) برای چند سال با برادر بزرگترش زندگی کرد
  • 1:13 - 1:16
    تا اینکه برادرش با شلیک گلوله ای به قلبش خودکشی کرد.
  • 1:16 - 1:19
    و بعد از آن
  • 1:19 - 1:22
    ویل از یک فامیل به فامیل دیگه پاسکاری میشد،
  • 1:22 - 1:27
    تا اینکه، وقتی ۹ ساله بود به تنهایی و روی پای خودش زندگی میکرد.
  • 1:27 - 1:32
    اون روز صبح که من با کاتیا و لینکلن نشسته بودیم، من به پسرم نگاه کردم،
  • 1:32 - 1:36
    و متوجه شدم که هنگامی که موکل من، ویل در سن او بود،
  • 1:36 - 1:38
    و متوجه شدم که هنگامی که موکل من، ویل در سن او بود،
  • 1:38 - 1:42
    دو سال بوده که به تنهایی روی پای خودش زندگی میکرده.
  • 1:42 - 1:45
    در نهایت ویل به گروه خلافکارها ملحق شد
  • 1:45 - 1:46
    و جرایم بسیار جدیای مرتکب شد،
  • 1:46 - 1:49
    و جرایم بسیار جدیای مرتکب شد،
  • 1:49 - 1:52
    شامل جدی ترین آنها، یک قتل وحشتناک و غم انگیز.
  • 1:52 - 1:54
    شامل جدی ترین آنها، یک قتل وحشتناک و غم انگیز.
  • 1:54 - 2:00
    و در نهایت ویل به منظور مجازات برای آن جرم، اعدام شد.
  • 2:00 - 2:01
    و در نهایت ویل به منظور مجازات برای آن جرم، اعدام شد.
  • 2:01 - 2:04
    اما امروز نمیخوام
  • 2:04 - 2:06
    اما امروز نمیخوام
  • 2:06 - 2:10
    درباره اخلاقیات مربوط به مجازات اعدام صحبت کنم. من مطمئناً میگویم که موکل من
  • 2:10 - 2:15
    نمیبایست اعدام می شد، ولی بجاش چیزی که امروز میخواهم انجام دهم
  • 2:15 - 2:18
    بحث در مورد مجازات مرگ به شیوه ای است که هرگز پیش از این به این شیوه انجام نداده ام،
  • 2:18 - 2:21
    بحث در مورد مجازات مرگ به شیوه ای است که هرگز پیش از این به این شیوه انجام نداده ام،
  • 2:21 - 2:22
    به طوری که اصلاً بحث برانگیز نباشد.
  • 2:22 - 2:25
    به طوری که اصلاً بحث برانگیز نباشد.
  • 2:25 - 2:28
    فکر میکنم این ممکن است،
  • 2:28 - 2:30
    زیرا قسمتی در بحث و مناظره درباره مجازات اعدام وجود دارد --
  • 2:30 - 2:32
    زیرا قسمتی در بحث و مناظره درباره مجازات اعدام وجود دارد --
  • 2:32 - 2:34
    و شاید مهمترین قسمت آن--
  • 2:34 - 2:37
    جایی که همه با آن موافقند،
  • 2:37 - 2:41
    جایی که سرسخت ترین حامیان مجازات مرگ
  • 2:41 - 2:45
    و پر سر و صدا ترین افراد طرفدار لغو مجازات اعدام
  • 2:45 - 2:48
    روی آن اتفاق نظر دارند.
  • 2:48 - 2:52
    و آن قسمتی است که من میخواهم در آن کاوش کنم.
  • 2:52 - 2:56
    اما قبل از اینکه این کار را بکنم، میخواهم چند دقیقه ای در مورد چگونگی باز شدن یک پرونده مجازات اعدام صحبت کنم،
  • 2:56 - 2:58
    اما قبل از اینکه این کار را بکنم، میخواهم چند دقیقه ای در مورد چگونگی باز شدن یک پرونده مجازات اعدام صحبت کنم،
  • 2:58 - 3:03
    و سپس میخواهم در مورد دو درسی که در طی ۲۰ سال وکالتم
  • 3:03 - 3:06
    به عنوان وکیل مجازات اعدام یاد گرفته ام با شما صحبت کنم.
  • 3:06 - 3:10
    دو درسی که از دیدن بیشتر از هزار پرونده که به اینصورت باز شده یاد گرفتم.
  • 3:10 - 3:14
    شما میتوانید به مورد مجازات اعدام به صورت یک داستان که چهار فصل داره نگاه کنید.
  • 3:14 - 3:16
    شما میتوانید به مورد مجازات اعدام به صورت یک داستان که چهار فصل داره نگاه کنید.
  • 3:16 - 3:20
    فصل اول همه پروندهها دقیقا مثل هم هستند، و این غم انگیزه.
  • 3:20 - 3:22
    فصل اول همه پروندهها دقیقا مثل هم هستند، و این غم انگیزه.
  • 3:22 - 3:23
    این با قتل یک فرد بیگناه شروع میشه،
  • 3:23 - 3:26
    این با قتل یک فرد بیگناه شروع میشه،
  • 3:26 - 3:27
    و بعدش یک دادگاهه
  • 3:27 - 3:30
    که قاتل در اون دادگاه به مجازات اعدام محکوم میشه،
  • 3:30 - 3:32
    و این حکم اعدام در نهایت توسط دادگاه ایالتی تجدید نظر تائید میشود.
  • 3:32 - 3:34
    و این حکم اعدام در نهایت توسط دادگاه ایالتی تجدید نظر تائید میشود.
  • 3:34 - 3:39
    فصل دوم متشکل از دادرسی پیچیده قانونیای است
  • 3:39 - 3:41
    که به درخواست تجدید نظر ایالتی معروفه.
  • 3:41 - 3:45
    فصل سوم دادرسی پیچیده تری است
  • 3:45 - 3:47
    که به حکم تجدید نظر فدرال شناخته شده است.
  • 3:47 - 3:49
    و فصل چهارم جایست
  • 3:49 - 3:53
    که چیزهای مختلفی در آن میتواند اتفاق بیافتد. وکیل ممکن است درخواست عفو کند،
  • 3:53 - 3:56
    یا ممکنه آنها شکایتهای قانونی پیچیده تری را شروع کنند،
  • 3:56 - 3:58
    یا ممکنه کلاً هیچ کاری نکنند.
  • 3:58 - 4:00
    اما فصل چهارم معمولا با اعدام به پایان میرسد.
  • 4:00 - 4:02
    اما فصل چهارم معمولا با اعدام به پایان میرسد.
  • 4:02 - 4:07
    هنگامی که ۲۰ سال پیش وکیل زندانیان محکوم به اعدام شدم،
  • 4:07 - 4:11
    بیشتر افراد محکوم به اعدام حق داشتن وکیل در فصل دوم یا چهارمِ این داستان را نداشتند.
  • 4:11 - 4:14
    بیشتر افراد محکوم به اعدام حق داشتن وکیل در فصل دوم یا چهارمِ این داستان را نداشتند.
  • 4:14 - 4:15
    آنها تنها با خودشان رها میشدند.
  • 4:15 - 4:19
    در حقیقت، اواخر دهه هشتاد آنها حق داشتن وکیل را در فصل سوم این داستان بدست آوردند.
  • 4:19 - 4:21
    در حقیقت، اواخر دهه هشتاد آنها حق داشتن وکیل را در فصل سوم این داستان بدست آوردند.
  • 4:21 - 4:23
    در حقیقت، اواخر دهه هشتاد آنها حق داشتن وکیل را در فصل سوم این داستان بدست آوردند.
  • 4:23 - 4:25
    بنابراین کاری که همه این زندانیان محکوم به اعدام باید میکردن
  • 4:25 - 4:28
    تکیه بر وکلای داوطلب برای رسیدگی به مراحل قانونی آنها بود.
  • 4:28 - 4:31
    تکیه بر وکلای داوطلب برای رسیدگی به مراحل قانونی آنها بود.
  • 4:31 - 4:34
    مشکل این بود که تعداد محکومین به اعدام
  • 4:34 - 4:39
    بیشتر از تعداد وکلایی بود که هم علاقمند بودند در این زمینه کار کنند و هم تجربه کافی در این زمینه داشتند.
  • 4:39 - 4:41
    خُب البته به ناچار
  • 4:41 - 4:44
    وکلا به سمت پروندههایی که به فصل چهارم رسیده بودند کشیده میشدند -- که این البته قابل درک است.
  • 4:44 - 4:48
    اونها پرونده هایی بودند که ضرورت بیشتری داشتند؛
  • 4:48 - 4:50
    اینها افرادی بودند که خیلی به اعدام شدن نزدیک بودند.
  • 4:50 - 4:55
    بعضی از این وکلا موفق بودند؛ آنها توانستند برای موکلین شان جلسه دادگاه جدیدی ترتیب بدهند.
  • 4:55 - 4:58
    بعضی دیگه از اونها تونستند زمان زنده بودن موکلهاشون رو طولانی تر کنند،
  • 4:58 - 5:00
    در بعضی موارد چند سال، در بعضی موارد چند ماه.
  • 5:00 - 5:03
    اما یه چیزی که اتفاق نیافتاد
  • 5:03 - 5:07
    این بود که هرگز یک کاهش جدی و مداوم در تعداد سالانه اعدام شدگان تگزاس بوجود نیامد.
  • 5:07 - 5:10
    این بود که هرگز یک کاهش جدی و مداوم در تعداد سالانه اعدام شدگان تگزاس بوجود نیامد.
  • 5:10 - 5:14
    در حقیقت، همانطور که در این نمودار میبینید، از زمانی که نظام اعدام تگزاس
  • 5:14 - 5:17
    از اواسط تا اواخر دهه ۹۰ کار آمد شد،
  • 5:17 - 5:21
    فقط چند سالی تعداد اعدام شدگان سالیانه به پایین تر از ۲۰ [نفر] رسید.
  • 5:21 - 5:23
    فقط چند سالی تعداد اعدام شدگان سالیانه به پایین تر از ۲۰ [نفر] رسید.
  • 5:23 - 5:25
    درهر سال عادی در تگزاس بطور متوسط هر ماه حدود دو نفر اعدام میشوند.
  • 5:25 - 5:27
    درهر سال عادی در تگزاس بطور متوسط هر ماه حدود دو نفر اعدام میشوند.
  • 5:27 - 5:29
    درهر سال عادی در تگزاس بطور متوسط هر ماه حدود دو نفر اعدام میشوند.
  • 5:29 - 5:34
    در بعضی از سالها در تگزاس، ما حدود ۴۰ نفر در سال اعدام داشته ایم، و این تعداد
  • 5:34 - 5:38
    هرگز به طور چشمگیری در ۱۵ سال گذشته کاهش نداشته.
  • 5:38 - 5:42
    و در عین حال، در همان زمان که ما همچنان به اعدام همان تعداد افراد ادامه میدادیم،
  • 5:42 - 5:44
    و در عین حال، در همان زمان که ما همچنان به اعدام همان تعداد افراد ادامه میدادیم،
  • 5:44 - 5:47
    تعدادی از افرادی را که ما محکوم به اعدام میکردیم به صورت سالیانه به شدت کاهش داشت.
  • 5:47 - 5:48
    تعدادی از افرادی را که ما محکوم به اعدام میکردیم به صورت سالیانه به شدت کاهش داشت.
  • 5:48 - 5:50
    تعدادی از افرادی را که ما محکوم به اعدام میکردیم به صورت سالیانه به شدت کاهش داشت.
  • 5:50 - 5:52
    خُب ما این پاردوکس و تناقض را داریم،
  • 5:52 - 5:56
    که تعداد اعدام شدگان در همان سطح بالا قرار داشت،
  • 5:56 - 6:01
    اما تعداد محکومین به اعدام جدید کاهش یافته بود.
  • 6:01 - 6:02
    چرا اینطور بود؟
  • 6:02 - 6:05
    این نمیتواند به کاهش نرخ قتل نسبت داده شود،
  • 6:05 - 6:07
    چونکه تقریبا نرخ قتل به نسبت خط قرمز در این نمودار کاهش نیافته بود.
  • 6:07 - 6:11
    چونکه تقریبا نرخ قتل به نسبت خط قرمز در این نمودار کاهش نیافته بود.
  • 6:11 - 6:14
    به جای این، اتفاقی که افتاده بود
  • 6:14 - 6:18
    این بود که هیات منصفه شروع کردند به محکوم کردند افراد به حبس ابد
  • 6:18 - 6:21
    بدون بخشش و حکم مشروط،
  • 6:21 - 6:24
    به جای محکوم کردن آنها به اتاق اعدام.
  • 6:24 - 6:27
    چرا این اتفاق افتاد؟
  • 6:27 - 6:31
    این اتفاق بخاطر از دست رفتن پشتیبانیِ اجتماعی و مردمی حکم اعدام نبود.
  • 6:31 - 6:35
    مخالفان حکم اعدام بخاطر این واقعیت که پشتیبانی از حکم اعدام در تگزاس
  • 6:35 - 6:39
    در پایین ترین سطح خود قرار دارد خوشحالند.
  • 6:39 - 6:41
    میدونید که پائین ترین سطح در تگزاس یعنی چه؟
  • 6:41 - 6:44
    بدین معنی که پائین تر از ۶۰ درصد است.
  • 6:44 - 6:48
    این واقعا مقایسه خوبی با اواسط دهه ۸۰ هنگامی که این بیش از ۸۰ درصد بود،
  • 6:48 - 6:49
    این واقعا مقایسه خوبی با اواسط دهه ۸۰ هنگامی که این بیش از ۸۰ درصد بود،
  • 6:49 - 6:54
    لیکن ما نمیتوانیم توضیحی برای کاهش محکومیت به اعدام
  • 6:54 - 6:58
    و ارتباط آن با حبس ابد بدون شرط آزادی برای کاهش پشتبانی از مجازات اعدام بدهیم،
  • 6:58 - 7:00
    زیرا هنوز مردم مجازات اعدام را حمایت و پشتیبانی میکنند.
  • 7:00 - 7:03
    این پدیده چگونه اتفاق افتاد؟
  • 7:03 - 7:05
    چیزی که اتفاق افتاد اینه که
  • 7:05 - 7:06
    وکلایی که نمایندگی
  • 7:06 - 7:09
    محکومین به اعدام را داشتند تمرکزشان را
  • 7:09 - 7:14
    به فصول ابتدایی داستان محکومین به اعدام معطوف کردند.
  • 7:14 - 7:17
    خُب ۲۵ سال پیش، انها متمرکز بر فصل چهارم بودند.
  • 7:17 - 7:21
    آنها ۲۵ سال پیش در اواخر دهد ۸۰ از فصل چهارم به فصل سوم رفتند.
  • 7:21 - 7:23
    آنها ۲۵ سال پیش در اواخر دهد ۸۰ از فصل چهارم به فصل سوم رفتند.
  • 7:23 - 7:26
    در پایان دهد ۸۰ تا اواسط دهه ۹۰ از فصل سوم به فصل دوم رفتند.
  • 7:26 - 7:29
    و از اوسط دهد ۹۰ تا اواخر آن آنها تمرکز بر فصل اول داستان کردند.
  • 7:29 - 7:33
    و از اوسط دهد ۹۰ تا اواخر آن آنها تمرکز بر فصل اول داستان کردند.
  • 7:33 - 7:37
    حال شاید شما فکر کنید که این کاهش حکم اعدام و
  • 7:37 - 7:39
    افزایش تعداد حبس ابد یه چیز خوبه و یا یه چیز بده.
  • 7:39 - 7:42
    امروز نمیخواهم گفتگویی در این مورد داشته باشم.
  • 7:42 - 7:45
    همه آنچه که میخواهم به شما بگویم اینه که این اتفاق به این دلیل افتاد
  • 7:45 - 7:48
    که وکلای محکومین به اعدام متوجه شدند
  • 7:48 - 7:51
    که هر چه زودتر در پروند دخالت کنند،
  • 7:51 - 7:55
    احتمال بالاتری برای نجات جان موکلین شان هست.
  • 7:55 - 7:57
    این اولین چیزیست که من یادگرفتم.
  • 7:57 - 7:59
    و این دومین چیزیست که من یاد گرفتم:
  • 7:59 - 8:00
    ویل موکل من مستثنی از قانون نبود؛
  • 8:00 - 8:04
    ویل موکل من مستثنی از قانون نبود؛
  • 8:04 - 8:07
    او خود قانون بود.
  • 8:07 - 8:10
    گاهی من میگم اگر اسم محکوم به اعدام را به من بگید--
  • 8:10 - 8:13
    -- مهم نیست که در کدوم ایالت هست، مهم نیست که اگر من او را قبلا دید باشم یا نه--
  • 8:13 - 8:16
    من بیوگرافی او را برای شما مینویسم.
  • 8:16 - 8:19
    وهشت نفر از هر ده نفر،
  • 8:19 - 8:21
    کم و بیش بیوگرافیشان دقیق خواهد بود.
  • 8:21 - 8:23
    کم و بیش بیوگرافیشان دقیق خواهد بود.
  • 8:23 - 8:27
    و دلیل آن این است که هشتاد درصد از افرادی که محکوم به اعدام میشوند
  • 8:27 - 8:31
    از خانواده های نابسامان مانند خانواده ویل میایند.
  • 8:31 - 8:33
    هشتاد درصد از افراد محکوم به اعدام افرادی هستند
  • 8:33 - 8:35
    که در معرض سیستم قضایی برای نوجوانان قرار گرفته اند.
  • 8:35 - 8:38
    که در معرض سیستم قضایی برای نوجوانان قرار گرفته اند.
  • 8:38 - 8:40
    این دومین درسی بود که من یاد گرفتم.
  • 8:40 - 8:42
    این دومین درسی بود که من یاد گرفتم.
  • 8:42 - 8:45
    حال ما در آستانه گوشه ای هستیم که همه با آن موافق خواهند بود.
  • 8:45 - 8:48
    حال ما در آستانه گوشه ای هستیم که همه با آن موافق خواهند بود.
  • 8:48 - 8:51
    شاید افراد حاضر در سالن موافق با اعدام نشدن "ویل" نباشند،
  • 8:51 - 8:53
    شاید افراد حاضر در سالن موافق با اعدام نشدن "ویل" نباشند،
  • 8:53 - 8:55
    اما من گمان میکنم که همه با این موافق باشند که بهترین نسخه این داستان
  • 8:55 - 8:59
    اما من گمان میکنم که همه با این موافق باشند که بهترین نسخه این داستان
  • 8:59 - 9:00
    این است که اصلا قتلی اتفاق نمیافتاد.
  • 9:00 - 9:05
    این است که اصلا قتلی اتفاق نمیافتاد.
  • 9:05 - 9:07
    ما چگونه میتوانیم این را انجام دهیم؟
  • 9:07 - 9:11
    دو هفته پیش، وقتی پسرمان لینکلن روی مشکل ریاضیش کار میکرد، که یه مشکل بزرگ قدیمی بود.
  • 9:11 - 9:14
    دو هفته پیش، وقتی پسرمان لینکلن روی مشکل ریاضیش کار میکرد، که یه مشکل بزرگ قدیمی بود.
  • 9:14 - 9:17
    و او داشت یاد میگرفت، وقتی یک مشکل قدیمی بزرگ داری،
  • 9:17 - 9:21
    گاهی راه حل اینه مشکل به مشکل های کوچک تقسیم بشه.
  • 9:21 - 9:25
    این چیزیه که ما برای بیشتر مشکلاتمان انجام میدهیم -- در ریاضی ، فیزیک و حتی در قوانین اجتماعی--
  • 9:25 - 9:29
    ما آنها را به تکه های کوچکتری تقسیم میکنیم، تا مشکلات بیشتر قابل مدیرت باشند.
  • 9:29 - 9:30
    اما هر از چندگاه،
  • 9:30 - 9:32
    همانطور که دوایت آیزنهاور (رئیس جمهور اسبق امریکا) گفت،
  • 9:32 - 9:34
    راه حل یک مساله بزرگتر کردن آن است.
  • 9:34 - 9:36
    راه حل یک مساله بزرگتر کردن آن است.
  • 9:36 - 9:40
    شیوه ای که ما این مشکل را حل میکنیم
  • 9:40 - 9:44
    اینه که مسائل مجازات اعدام را بزرگتر میکنیم.
  • 9:44 - 9:46
    ما باید بگویم، بسیار خوب.
  • 9:46 - 9:48
    ما چهار فصل در داستان مجازات اعدام داریم،
  • 9:48 - 9:51
    ما چهار فصل در داستان مجازات اعدام داریم،
  • 9:51 - 9:53
    اما قبل از اینکه داستان شروع بشه چه اتفاقی می افته؟
  • 9:53 - 9:55
    اما قبل از اینکه داستان شروع بشه چه اتفاقی می افته؟
  • 9:55 - 10:00
    چگونه میتوان وارد زندگی یک قاتل شد
  • 10:00 - 10:03
    قبل از اینکه او قاتل شود؟
  • 10:03 - 10:05
    چه گزینههایی برای خارج کردن این فرد
  • 10:05 - 10:06
    چه گزینههایی برای خارج کردن این فرد
  • 10:06 - 10:08
    از این مسیری که او را به این نتیجه هدایت میکنه داریم
  • 10:08 - 10:12
    از این مسیری که او را به این نتیجه هدایت میکنه داریم
  • 10:12 - 10:15
    مسیری که همه -- چه اونایی که با مجازات اعدام موافقند و چه اونایی که مخالفند --
  • 10:15 - 10:15
    هنوز فکر میکنند که پی آمد بدی است:
  • 10:15 - 10:18
    هنوز فکر میکنند که پی آمد بدی است:
  • 10:18 - 10:20
    کشتن یک انسان بیگناه ؟
  • 10:22 - 10:25
    میدونید، گاهی مردم میگن این علم موشک که نیست.
  • 10:25 - 10:26
    میدونید، گاهی مردم میگن این علم موشک که نیست.
  • 10:26 - 10:28
    میدونید، گاهی مردم میگن این علم موشک که نیست.
  • 10:28 - 10:32
    این گفته بدین معنی است که که علم موشک واقعا پیچیده
  • 10:32 - 10:35
    و این مشکلی که ما داریم درباره اش صحبت میکنیم واقعا ساده است.
  • 10:35 - 10:37
    خوب علم موشک چیه:
  • 10:37 - 10:38
    این بیان ریاضی برای پرتاب کردن است که توسط یک موشک ایجاد میشود.
  • 10:38 - 10:42
    این بیان ریاضی برای پرتاب کردن است که توسط یک موشک ایجاد میشود.
  • 10:42 - 10:45
    چیزی که ما درباره اش امروز صحبت میکنیم به همان اندازه پیچیده است.
  • 10:45 - 10:47
    چیزی که ما درباره اش امروز صحبت میکنیم به همان اندازه پیچیده است.
  • 10:47 - 10:50
    چیزی که امروز ما درباره اش صحبت میکنیم نیز علم موشکه.
  • 10:50 - 10:52
    چیزی که امروز ما درباره اش صحبت میکنیم نیز علم موشکه.
  • 10:52 - 10:54
    موکل من، ویل
  • 10:54 - 10:57
    و ۸۰ درصد از افرادی که به مجازات اعدام محکوم میشوند
  • 10:57 - 11:00
    پنج فصل در زندگیشان دارند
  • 11:00 - 11:02
    که قبل از چهار فصل ٍ داستان مجازات اعدامشان، می آید.
  • 11:02 - 11:04
    که قبل از چهار فصل ٍ داستان مجازات اعدامشان، می آید.
  • 11:04 - 11:08
    من به این پنج فصل به عنوان نقاط مداخله و ورود فکر میکنم،
  • 11:08 - 11:11
    نقاطی در زندگی آنها که جامعه ما
  • 11:11 - 11:16
    میتوانست با مداخله کردن در زندگی آنها، آنها را از مسیری که در آن بودند منحرف میکرد
  • 11:16 - 11:20
    مسیری که پی آمدهایی را حاصل خواهد کرد که همه ما -- چه آنها که موافق مجازات اعدام هستند
  • 11:20 - 11:22
    و چه آنها که مخالف مجازات اعدام هستند --
  • 11:22 - 11:24
    معتقدیم که پی آمد و نتیجه بدی است.
  • 11:24 - 11:27
    در طول هر یک از این پنج فصل:
  • 11:27 - 11:28
    زمانی که مادرش او را حامله بوده؛
  • 11:28 - 11:31
    دوران طفولیتش؛
  • 11:31 - 11:32
    هنگامی که در مدرسه ابتدایی بود؛
  • 11:32 - 11:35
    و هنگامی که در مدرسه راهنمایی و دبیرستان بوده:
  • 11:35 - 11:38
    و هنگامی که در برابر سیستم قضایی نوجوانان بوده -- در طول هریک از این پنج فصل،
  • 11:38 - 11:41
    طیف گسترده ای از کارها را جامعه میتوانسته انجام دهد.
  • 11:41 - 11:44
    در حقیقت، اگر ما فقط تصور کنیم
  • 11:44 - 11:49
    که اینها پنج حالت متفاوت از مداخله هستند، شیوههایی که جامعه میتواند در هر یک از این فصول دخالت کند،
  • 11:49 - 11:50
    که اینها پنج حالت متفاوت از مداخله هستند، شیوههایی که جامعه میتواند در هر یک از این فصول دخالت کند،
  • 11:50 - 11:53
    ما میتوانیم آنها را با هر شیوه و راهی که میخواهیم ترکیب و تطبیق دهیم،
  • 11:53 - 11:57
    ۳۰۰۰ و یا بیشتر از ۳۰۰۰ استراتژی ممکن
  • 11:57 - 12:01
    برای این هست که ما میتوانیم کودکانی مانند ویل را از مسیری که در آن هستند خارج کنیم.
  • 12:01 - 12:04
    برای این هست که ما میتوانیم کودکانی مانند ویل را از مسیری که در آن هستند خارج کنیم.
  • 12:04 - 12:05
    امروز من اینجا با راه حل نایستاده ام.
  • 12:05 - 12:07
    امروز من اینجا با راه حل نایستاده ام.
  • 12:07 - 12:12
    اما در حقیقت ما هنوز چیزهای زیادی برای یادگرفتن داریم،
  • 12:12 - 12:15
    که این بدین معنی نیست که ما چیزهای زیادی را از قبل نمیدانیم.
  • 12:15 - 12:18
    ما تجربیات دیگر ایالات را میدانیم
  • 12:18 - 12:22
    که در آنجا طیف گسترده ای از حالات مداخله وجود دارد
  • 12:22 - 12:26
    و ما میتوانیم آنها را در تگزاس، و هر ایالت دیگری که از انها استفاده نمیکند
  • 12:26 - 12:31
    به منظور جلوگیری از پی آمدهایی که همه ما با آن موافقیم که بد هستند، بکار گیریم.
  • 12:31 - 12:33
    من فقط به چند مورد از انها اشاره خواهم کرد.
  • 12:33 - 12:37
    امروز من درباره تغییر در سیستم قضایی صحبت نمیکنم.
  • 12:37 - 12:42
    که احتمالا یک موضوع مناسب برای محلی که پر از وکلا و قضات است بهترین اندوخته میباشد.
  • 12:42 - 12:46
    به جای آن اجازه دهید درباره چند مورد از حالات مداخله
  • 12:46 - 12:48
    که ما میتوانیم برای انجام آنها کمک کنیم صحبت کنم،
  • 12:48 - 12:51
    چونکه اینها حالاتی از مداخله هستند که وقتی قانون گذاران و سیاستمداران، وقتی شهروندان مالیات دهنده ،
  • 12:51 - 12:55
    چونکه اینها حالاتی از مداخله هستند که وقتی قانون گذاران و سیاستمداران، وقتی شهروندان مالیات دهنده ،
  • 12:55 - 12:57
    بر سر آن موافقت کردند که ما باید چه کنیم، چگونه باید پولمان را خرج کنیم، مشخص خواهند شد.
  • 12:57 - 12:59
    بر سر آن موافقت کردند که ما باید چه کنیم، چگونه باید پولمان را خرج کنیم، مشخص خواهند شد.
  • 12:59 - 13:02
    ما میتوانیم، مراقبت های دوران اولیه کودکی را
  • 13:02 - 13:07
    برای کودکانی که از لحاظ اقتصادی محرومند ایجاد کنیم،
  • 13:07 - 13:10
    و میتوانیم آن را بصورت رایگان انجام دهیم.
  • 13:10 - 13:14
    ما میتوانیم کودکانی مثل ویل را از مسیری که در ان قرار دارند بیرون بکشیم .
  • 13:14 - 13:18
    ایالات دیگری هستند که این کار را انجام میدهند، اما ما نمیکنیم.
  • 13:18 - 13:22
    ما میتوانیم مدارس مخصوصی را در هر دو سطح دبیرستان
  • 13:22 - 13:25
    و مدرسه راهنمایی، حتی در مهدکودک فراهم کنیم
  • 13:25 - 13:30
    که کودکانی که از نظر اقتصادی ضعیف هستند، و بطور خاص کودکانی که
  • 13:30 - 13:31
    با سیستم قضایی نوجوانان روبرو شده اند را مورد پوشش قرار میدهند.
  • 13:31 - 13:33
    با سیستم قضایی نوجوانان روبرو شده اند را مورد پوشش قرار میدهند.
  • 13:33 - 13:35
    تعداد زیادی از ایالات اینکار را انجام میدهند؛
  • 13:35 - 13:37
    و تگزاس کاری در این زمینه نمیکند.
  • 13:37 - 13:39
    یه چیز دیگه هم هست که ما میتونیم انجام بدیم.
  • 13:39 - 13:42
    خب، تعداد زیادی کار هست که ما میتوینم انجام دهیم-- چیزی که قصد دارم به آن اشاره کنم کار دیگریست که ما میتواینم انجام دهیم
  • 13:42 - 13:44
    و چیزی که امروز خواهم گفت تنها چیزیست که میتونه بحث برانگیز باشه .
  • 13:44 - 13:47
    و چیزی که امروز خواهم گفت تنها چیزیست که میتونه بحث برانگیز باشه .
  • 13:47 - 13:48
    ما میتونیم به شدت به خانه هایی که عملکرد نا کارآمد خطرناکی دارند مداخله کنیم،
  • 13:48 - 13:50
    ما میتونیم به شدت به خانه هایی که عملکرد نا کارآمد خطرناکی دارند مداخله کنیم،
  • 13:50 - 13:53
    ما میتونیم به شدت به خانه هایی که عملکرد نا کارآمد خطرناکی دارند مداخله کنیم،
  • 13:53 - 13:55
    و کودکان را قبل از اینکه
  • 13:55 - 14:01
    مادرشان چاقوی قصابی را بردارد و سعی در کشتن آنها بکند، از آنجا خارج کنیم.
  • 14:01 - 14:03
    اگر ما اینکار را بکنیم، ما نیاز به مکانی برای نگهداری آنها (کودکان) داریم .
  • 14:03 - 14:05
    اگر ما اینکار را بکنیم، ما نیاز به مکانی برای نگهداری آنها (کودکان) داریم .
  • 14:05 - 14:08
    حتی اگر همه این کارها را بکنیم، بعصی از کودکان درون شکافهایی خواهند افتاد
  • 14:08 - 14:12
    و آنها با فصل چهارم داستان قبل از اینکه قتلی صورت گیرد، مواجه خواهند شد،
  • 14:12 - 14:14
    آنها با سیستم قضایی برای نوجوانان خواهند رسید( جرمی مرتکب خواهند شد).
  • 14:14 - 14:17
    حتی اگر این اتفاق بیفتد، هنوز دیر نیست.
  • 14:17 - 14:19
    حتی اگر این اتفاق بیفتد، هنوز دیر نیست.
  • 14:19 - 14:22
    هنوز فرصت برای اینکه آنها را (از مسیری که در آن هستند) به بیرون برانیم هست،
  • 14:22 - 14:23
    اگر به بیرون راندن آنها به جای اینکه فقط آنها را مجازات کنیم فکر کنیم.
  • 14:23 - 14:26
    اگر به بیرون راندن آنها به جای اینکه فقط آنها را مجازات کنیم فکر کنیم.
  • 14:26 - 14:29
    دو تا پرفسور در ناحیه شرقی کشور- یکی در دانشگاه یل و دیگی در دانشگاه مریلند هستند--
  • 14:29 - 14:30
    که مدرسه هایی را بنا نهادند که به زندانهای نوجوانان مرتبط اند.
  • 14:30 - 14:34
    که مدرسه هایی را بنا نهادند که به زندانهای نوجوانان مرتبط اند.
  • 14:34 - 14:37
    و کودکان در زندانند، ولیکن از ساعت هشت صبح تا چهار بعد از ظهر به مدرسه میروند.
  • 14:37 - 14:39
    و کودکان در زندانند، ولیکن از ساعت هشت صبح تا چهار بعد از ظهر به مدرسه میروند.
  • 14:39 - 14:41
    از لحاظ تدارکاتی این کار مشکلی بوده.
  • 14:41 - 14:42
    آنها باید معلمینی را استخدام کنند
  • 14:42 - 14:45
    که بخواهند در زندان درس بدهند ، آنها باید جدایی سخت و محکمی
  • 14:45 - 14:49
    بین افرادی که در مدرسه کار میکنند و مسئولان زندان کار برقرار کنند.
  • 14:49 - 14:52
    و از همه دلهره آور تر، آنها نیاز به ابداع یک برنامه آموزشی جدید دارند.
  • 14:52 - 14:53
    می دانید چرا؟
  • 14:53 - 14:58
    زندانیان بر پایه زمان ترمی به زندان وارد و از آن خارج نمیشوند.
  • 14:58 - 15:02
    اما آنها همه این چیزها را انجام میدهند.
  • 15:02 - 15:04
    همه این چیزیها چه کارها را مشترک دارند؟
  • 15:04 - 15:11
    چیزی که همه این کارها مشترک دارند اینه که اینها هزینه بر هستند.
  • 15:11 - 15:14
    برخی از افرادی که اینجا هستند به اندازه کافی مسن هستند که اون مرد را در تبلیغ فیلتر روغن را به خاطر بیاورند .
  • 15:14 - 15:17
    برخی از افرادی که اینجا هستند به اندازه کافی مسن هستند که اون مرد را در تبلیغ فیلتر روغن را به خاطر بیاورند .
  • 15:17 - 15:21
    او عادت داشت که بگه، "خوب ، الان میتونی به من بپردازی و یا بعدا بهم بپردازی."
  • 15:21 - 15:24
    او عادت داشت که بگه، "خوب ، الان میتونی به من بپردازی و یا بعدا بهم بپردازی."
  • 15:24 - 15:26
    کاری که ما در سیستم مجازات اعدام انجام دهیم اینه که ما داریم بعدا (هزینه اش را) میپردازیم.
  • 15:26 - 15:29
    کاری که ما در سیستم مجازات اعدام انجام دهیم اینه که ما داریم بعدا (هزینه اش را) میپردازیم.
  • 15:29 - 15:32
    کاری که ما در سیستم مجازات اعدام انجام دهیم اینه که ما داریم بعدا (هزینه اش را) میپردازیم.
  • 15:32 - 15:34
    اما نکته ای که هست اینه
  • 15:34 - 15:38
    که برای هر ۱۵،۰۰۰ دلار که ما صرف مداخله
  • 15:38 - 15:42
    در زندگی بچه های محروم اقتصادی در فصول اولیه زندگیشان میکنیم،
  • 15:42 - 15:44
    در زندگی بچه های محروم اقتصادی در فصول اولیه زندگیشان میکنیم،
  • 15:44 - 15:48
    ما در نهایت ۸۰،۰۰۰ دلار صرفه جویی در هزینه های مرتبط با جرم و جنایت میکنیم.
  • 15:48 - 15:50
    حتی اگر شما موافق این نباشید
  • 15:50 - 15:52
    که انجام این [کار] یک ضرورت اخلاقیست،
  • 15:53 - 15:56
    این [کار] از لحاظ اقتصادی قابل فهم است.
  • 15:59 - 16:03
    میخواهم آخرین گفتگویی که با ویل داشتم با شما صحبت کنم.
  • 16:03 - 16:07
    اون روزی بود که قرار بود اورا اعدام کنند، ما فقط صحبت می کردیم.
  • 16:07 - 16:11
    اون روزی بود که قرار بود او را اعدام کنند، ما فقط صحبت می کردیم.
  • 16:11 - 16:12
    کاری باقی نماند بود که برای این پرونده بشه انجام داد.
  • 16:12 - 16:14
    کاری باقی نماند بود که برای این پرونده بشه انجام داد.
  • 16:14 - 16:16
    ما در مورد زندگیش صحبت میکردیم.
  • 16:16 - 16:19
    در ابتدا او راجع به پدرش کسی که او به سختی می شناخت اش، صحبت کرد،
  • 16:19 - 16:20
    او مرده بود، و سپس درباره مادرش که او می شناختش، و هنوز زنده است.
  • 16:20 - 16:22
    او مرده بود، و سپس درباره مادرش که او می شناختش، و هنوز زنده است.
  • 16:22 - 16:24
    او مرده بود، و سپس درباره مادرش که او می شناختش، و هنوز زنده است.
  • 16:24 - 16:26
    او مرده بود، و سپس درباره مادرش که او می شناختش، و هنوز زنده است.
  • 16:26 - 16:29
    بهش گفتم، " داستان را میدونم. پرونده را خوندم، میدونم که او سعی کرده که تو را بکشه."
  • 16:29 - 16:31
    بهش گفتم، " داستان را میدونم. پرونده را خوندم، میدونم که او سعی کرده که تو را بکشه."
  • 16:31 - 16:33
    بهش گفتم، " داستان را میدونم. پرونده را خوندم، میدونم که او سعی کرده که تو را بکشه."
  • 16:33 - 16:36
    بهش گفتم، " داستان را میدونم. پرونده را خوندم، میدونم که او سعی کرده که تو را بکشه."
  • 16:36 - 16:38
    گفتم ، " ولی همیشه متحیرم که ایا واقعا آن را به خاطر می آوری و یا نه."
  • 16:38 - 16:40
    گفتم ، " ولی همیشه متحیرم که ایا واقعا آن را به خاطر می آوری و یا نه."
  • 16:40 - 16:42
    گفتم، "من چیزی را از وقتی پنج ساله بودم به خاطر نمی آورم.
  • 16:42 - 16:44
    گفتم، "من چیزی را از وقتی پنج ساله بودم به خاطر نمی آورم.
  • 16:44 - 16:47
    شاید تو فقط چیزهایی را که یه نفر بهت گفته را به خاطر بیاوری."
  • 16:47 - 16:49
    او نگاهی به من کرد و به جلو خم شد، و گفت،
  • 16:49 - 16:53
    " پروفسور"، -- او مرا برای ۱۲ سال میشناخت و هنوز به من میگفت پروفسور.
  • 16:53 - 16:56
    گفت "قصد بی احترامی ندارم
  • 16:56 - 16:58
    اما وقتی مادرت چاقوی قصابیی را که از تو بزرگتره بر میداره،
  • 16:58 - 17:01
    اما وقتی مادرت چاقوی قصابیی را که از تو بزرگتره بر میداره،
  • 17:01 - 17:05
    و در طول خونه تو را تعقیب میکنه فریاد میزنه که تو را خواهد کشت
  • 17:05 - 17:08
    و تو باید خودت را در حمام قفل کنی و پشت در تکیه بدهی
  • 17:08 - 17:11
    و آن را نگه داری تا اینکه کمک پلیس برسه،"
  • 17:11 - 17:14
    او نگاهی به من کرد و گفت، " این چیزیه که تو نمیتوانی فراموش کنی."
  • 17:14 - 17:18
    او نگاهی به من کرد و گفت، " این چیزیه که تو نمیتوانی فراموش کنی."
  • 17:18 - 17:20
    امیدوارم که همه شما یه چیزی را فراموش نکنید:
  • 17:20 - 17:23
    بین زمانی که شما امروز صبح به اینجا آمدید تا زمان استراحت برای ناهار،
  • 17:23 - 17:27
    چهار قتل در ایالات متحده صورت میپذیرد.
  • 17:27 - 17:28
    چهار قتل در ایالات متحده صورت میپذیرد.
  • 17:28 - 17:32
    ما قصد داریم که منابع عظیم اجتماعی برای مجازات افرادی که مرتکب آن جنایات شده اند تخصیص دهیم،
  • 17:32 - 17:34
    که مقتضی است، زیرا ما باید افرادی که کارهای بدی کرده اند را مجازات کنیم.
  • 17:34 - 17:37
    که مقتضی است، زیرا ما باید افرادی که کارهای بدی کرده اند را مجازات کنیم.
  • 17:37 - 17:40
    اما میتوان از سه تا از این قتل ها جلوگیری کرد.
  • 17:40 - 17:43
    اگر ما تصویر بزرگتری بسازیم
  • 17:43 - 17:48
    و توجهمان را به فصول اولیه تخصیص دهیم،
  • 17:48 - 17:51
    ما هرگز اولین جمله که با مجازات مرگ شروع میشود را نخواهیم نوشت.
  • 17:51 - 17:53
    ما هرگز اولین جمله که با مجازات مرگ شروع میشود را نخواهیم نوشت.
  • 17:53 - 17:55
    بسیار سپاسگزارم.
  • 17:55 - 17:56
    ( تشویق حضار)
Title:
دیوید داو: درسهایی از زندانیان محکوم به اعدام
Speaker:
David R. Dow
Description:

قبل از یک قتل چه اتفاقی می افتد؟ به دنبال راه هایی برای کاهش موارد مجازات مرگ، دیوید داو متوجه شد که تعداد قابل توجهی از زندانیان محکوم به اعدام ، زندگی های مشابهی دارند. در این سخنرانی او پیشنهاد یک طرح جسورانه که مانع از قتل در وهله اول میشود را ارايه میدهد. ( این در تد تگزاس فیلم برداری شده)

more » « less
Video Language:
English
Team:
closed TED
Project:
TEDTalks
Duration:
18:16

Persian subtitles

Revisions