Return to Video

The gap between science and industry: how we are responsible? | Shabnam Yazdani | TEDxTehran

  • 0:12 - 0:15
    ۵ فروردین ۸ ۹،
    دروازه قرآن شیراز،
  • 0:16 - 0:20
    در عرض ۱۰ دقیقه چنان سیلی آمد،
    که ۲۲ نفر کشته شدند
  • 0:20 - 0:23
    و بیش از ۱۹۰ نفر زخمی.
  • 0:24 - 0:28
    علاوه بر سیل که خوب، خیلی بی‌سابقه
    و منحصر به فرد بود،
  • 0:28 - 0:35
    جاده‌ای که وظیفه‌اش بوده سالیان سال
    جریان‌های سیلابی را از شهر شیراز دور کند،
  • 0:36 - 0:39
    تبدیل به جاده ماشین رو شده بود،
  • 0:39 - 0:43
    و وقتی که سیل اتفاق افتاد
    ماشین‌ها نتوانستند فرار کنند
  • 0:43 - 0:45
    و عده زیادی از بین رفتند.
  • 0:46 - 0:54
    همان روز در پل دختر هم همان سیل باعث خسارت
    خیلی مهیبی به خانه‌ها و منازل مسکونی شد.
  • 0:54 - 0:57
    خصوصا آن‌هایی که در حریم
    رودخانه ساخته شده بودند.
  • 0:59 - 1:04
    وقتی این خسارت هنگفت را ناشی از یک بلای
    طبیعی به مملکت می‌دیدم،
  • 1:04 - 1:09
    ازخودم پرسیدم آیا واقعا فقط سیل باعث
    این‌همه خسارت شده
  • 1:09 - 1:15
    یا عوامل انسانی هم باعث شده‌اند
    خسارت ناشی از سیل تشدید شود؟
  • 1:16 - 1:22
    خوب یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های سیل با سایر
    بلایای طبیعی مثل زلزله در این‌ است،
  • 1:22 - 1:28
    که وقتی سیل اتفاق می افتد، دیگر نمیتوانیم
    منفرد یا داوطلبانه برویم در منطقه
  • 1:28 - 1:32
    امدادرسانی کنیم، چون جاده‌ها
    از بین رفته‌اند،
  • 1:32 - 1:35
    پل‌ها خراب شده‌اند،
    سدها ممکن است سرریز بکنند
  • 1:35 - 1:39
    جاده‌ها فرونشست کرده‌اند و
    هر لحظه ممکن است بلغزند.
  • 1:39 - 1:43
    حتی نمیدانیم کدام جاده زیر آب است یا کدام
    جاده قابل استفاده است.
  • 1:43 - 1:49
    در حالی‌که بر خلاف این اتفاق، سال۹۶
    وقتی‌که زلزله کرمانشاه رخ داد،
  • 1:50 - 1:52
    هرکسی که خودش را مسئول حس می‌کرد
  • 1:52 - 1:55
    به واسطه مسئولیت اجتماعی‌اش
    پاشد رفت توی منطقه،
  • 1:56 - 1:59
    و چنان ترافیکی ایجاد کرد که
    گروه‌های امدادرسانی
  • 1:59 - 2:02
    مجبور بودند ترافیک رو مدیریت کنند
    تا به زلزله زده‌ها برسند!
  • 2:03 - 2:09
    در همین گیرودار که کار خاصی از دست کسی
    بر نمی‌آمد، دو گروه از بخش خصوصی
  • 2:09 - 2:11
    که از همکارها و دوستان خود ما
    به حساب می‌آیند
  • 2:11 - 2:14
    توی سازمان فضایی دور همدیگر جمع شدند،
  • 2:14 - 2:18
    تا سعی کنند از مهارت و تخصص فنی‌شان برای
    کمک به سیل زده‌ها استفاده کنند.
  • 2:19 - 2:24
    احتمالا خیلی‌ها سازمان فضایی رونمی‌شناسند
    اسم خیلی دهن پرکنی دارد!
  • 2:24 - 2:28
    ولی در خلاصه اگر بخواهم بگویم،
    سازمان فضایی کارش کار با ماهواره است.
  • 2:29 - 2:34
    این دو گروه از طریق ماهواره‌های مخابراتی،
    ارتباطاتی را که قطع شده بود،
  • 2:34 - 2:36
    و اینترنتی را که قطع شده بود،
  • 2:36 - 2:37
    دوباره برقرار کردند.
  • 2:37 - 2:42
    و توانستند که بین مردم عادی وگروه‌های
    امدادرسان ارتباط برقرار کنند.
  • 2:42 - 2:44
    و گروه دوم با استفاده از تصاویری که
  • 2:44 - 2:49
    ماهواره‌ها از سطح زمین تهیه می‌کردند، از
    بالا به منطقه نگاه کردند،
  • 2:50 - 2:53
    و سعی کردند ببینند کدام راه‌ها باز است،
  • 2:53 - 2:57
    پهنه بندی سیل در چه حال است،
  • 2:57 - 3:04
    و می‌شود به چه فرمت نیرو‌ها و
    گروه‌ها را مدیریت کرد.
  • 3:05 - 3:10
    با این‌حال، بالاخره نکته ای که میخواهم از
    این مقدمه نتیجه بگیرم این است که:
  • 3:11 - 3:16
    این علم، علم استفاده از تصاویر ماهواره‌ای،
    استفاده از زیرساخت‌های ماهواره‌ای،
  • 3:16 - 3:20
    از قبل از اتفاق افتادن این سیل
    هم برقرار بوده،
  • 3:21 - 3:26
    ولی حالا به هر دلیلی، از این
    تحلیل ها در ساخت و سازها
  • 3:26 - 3:31
    و آن صنعتی که در جای نامناسب اتفاق
    افتاده، استفاده نشده.
  • 3:32 - 3:37
    بیایید فرض کنیم عمدی یا سهوی اصلا کسی
    نمی‌دانسته این علم وجود دارد،
  • 3:37 - 3:40
    گرچه می‌دانستند، تمام افرادی
    که در پروسه قراردارند،
  • 3:40 - 3:43
    قطعا از وجود این علم ۴۰-۵۰ ساله با خبرند.
  • 3:44 - 3:49
    ولی خلاصه از یک تحلیل علمی در یک صنعت
    استفاده نشده.
  • 3:49 - 3:54
    حالا می‌خواهیم ببینیم چرا این اتفاق
    افتاده و چرا آنقدر فاصله است بین علم‌مان
  • 3:54 - 3:59
    تا صنعت‌مان، که وقتی یک بلای طبیعی رخ
    می‌دهد یا یک اتفاقی خارج از طبیعت خودش
  • 3:59 - 4:01
    می‌افتد ما آنقدر دچار خسارت می‌شویم.
  • 4:02 - 4:07
    خوب، من خودم ۱۰ سال در دانشگاه بودم،
    در حوزه آکادمیک کارمی‌کردم،
  • 4:07 - 4:09
    و تا تقی به توقی می‌خورد، می‌گفتند:
  • 4:09 - 4:13
    تقصیر صنعت است، که از تحقیقات
    علمی من استفاده نمی‌کند.
  • 4:13 - 4:16
    ولی الان که ۳ سال است در صنعت
    دارم کار می‌کنم،
  • 4:16 - 4:20
    می‌گویم نه! این که دعوای زن و شوهر
    است، هر دو مقصرند.
  • 4:21 - 4:25
    صدای علم به صنعت نمی‌رسد و صدای
    صنعت هم به علم نمی‌رسد.
  • 4:25 - 4:30
    من اینجایم تا یک برداشت آزاد از یک
    روش علمی را برای به هم رساندن
  • 4:30 - 4:39
    علم تا صنعت بگویم و سعی می‌کنم در
    ۷ گام این دوتارو به همدیگر ارتباط بدهم.
  • 4:39 - 4:44
    گام اول را همه با آن آشنا هستیم: تولید علم
  • 4:44 - 4:47
    ما یک جامعه آکادمیک هستیم،
    همه دانشگاه می‌رویم.
  • 4:48 - 4:55
    دانشجوهای ارشد و دکتری با مقوله تولید علم
    در قالب مقاله‌های مجلات ISI
  • 4:55 - 4:59
    کاملا آشنا هستند. طبق قوانین وزارت علوم،
  • 4:59 - 5:04
    خصوصا دانشجوهای مقطع دکتری، برای
    اینکه بتوانند از پایان نامه‌شان دفاع کنند
  • 5:04 - 5:08
    باید حتما مقاله چاپ شده در این
    مجلات را داشته باشند که اون مجلات هم
  • 5:08 - 5:12
    به شرطی مقاله را چاپ می‌کنند
    که یک نوآوری در آن اتفاق افتاده باشد.
  • 5:12 - 5:14
    داور‌های بین المللی بررسی‌اش می‌کنند.
  • 5:14 - 5:17
    و اگر نمونه مشابه دیگری
    نداشته باشد چاپش می‌کنند.
  • 5:18 - 5:25
    سال ۲۰۱۲، بانک مرکزی اعلام کرد که
    ایران با ۳۳،۰۰۰ مقاله علمی
  • 5:25 - 5:31
    رتبه اول رشد علمی در دنیا رو داشته، یعنی
    بیشترین مقاله ISI چاپ شده!
  • 5:32 - 5:35
    هنوز هم که هنوزه، ما
    این رتبه را در منطقه داریم.
  • 5:36 - 5:40
    بر این موضوع هم هیچ ایرادی وارد نیست، همه
    دانشگاه‌های دنیا سعی می‌کنند
  • 5:40 - 5:47
    که با بالا بردن تعداد مقالاتشان بودجه
    بیشتری برای پژوهش بگیرند.
  • 5:47 - 5:53
    خوب فرض می‌کنیم که این گام اول، گامی‌ است
    که ما داریم در آن تولید علم می کنیم،
  • 5:53 - 5:58
    و در گام دوم، که اینقدر هم
    به گام اول نزدیک است...
  • 6:00 - 6:02
    فرض کنیم اینجا صنعت باشد.
  • 6:03 - 6:08
    حالا چه کسانی در این جمع در صنعت
    کار می کنند، چه دولتی چه غیر دولتی؟
  • 6:13 - 6:20
    اگر فرض کنیم صنعت در همین حد به دانشگاه و
    تولید علم نزدیک باشد،
  • 6:22 - 6:24
    و این‌ قدر فاصله‌شان کم باشد،
  • 6:25 - 6:29
    در واقع اتفاقی که می‌افتد این است که
    ما مقالاتمان را می‌زنیم زیر بغلمان
  • 6:29 - 6:33
    می‌رویم درب صنعت را می‌زنیم و صنعت
    هم با آغوش باز پذیرای ما است،
  • 6:33 - 6:36
    و می‌گوید این چیزی که آوردی
    دقیقا همانی است که من به آن احتیاج داشتم،
  • 6:36 - 6:38
    بیا داخل برای من کارکن!
  • 6:38 - 6:42
    ولی آن‌هایی که در صنعت هستند می‌دانند که
    هرگز همچین اتفاقی نمی‌افتد!
  • 6:43 - 6:48
    اتفاقا، فاصله واقعی علم تاصنعت
    حتی خیلی بیش از این حرف‌ها است.
  • 6:49 - 6:51
    و ای‌کاش واقعا یک خط صاف بود
  • 6:51 - 6:54
    و ما را می‌توانست از علم تا صنعت برساند.
  • 6:54 - 7:01
    بیشتر شبیه یک هزارتو پر ازبن‌بست است که تا
    زمانی‌ که به دیوار بن‌بستش نخوریم
  • 7:01 - 7:04
    اصلا نمی‌توانیم متوجه شویم
    که این مسیر بن‌بست بوده!
  • 7:05 - 7:12
    گام دوم که همچنان به گام اولمان نزدیک است،
    گامی است که درش ما مقاله علمی‌مان را
  • 7:12 - 7:16
    کمی کاربردی‌تر می‌کنیم.
    سعی می‌کنیم متوجه بشیم که
  • 7:16 - 7:19
    این تئوری که ایجاد می‌کنیم
    به درد چه کسی می‌خورد؟
  • 7:19 - 7:23
    چه کاربردی رو می‌توانیم از آن متصور
    بشویم؟ بیشتر بررسی‌اش می‌کنیم،
  • 7:23 - 7:28
    جوانبش را همچنان روی کاغذ و حافظه کامپیوتر
    بصورت انتزاعی بررسی می‌کنیم.
  • 7:29 - 7:33
    خوب حالا دوباره همون دو قشر را
    من مخاطب قرار می‌دهم؛
  • 7:33 - 7:35
    دانشجوهایی که تو جمع ما بودند؛
  • 7:35 - 7:40
    کدامتان می‌دانید مقاله‌ای که چاپ کردید
    تا حالا در صنعت استفاده شده؟
  • 7:43 - 7:45
    همونطور که انتظار می‌رفت، عده خیلی کم است.
  • 7:46 - 7:48
    حالا آن دوستانی که در صنعت فعال هستند
  • 7:48 - 7:54
    کدامتان برای رفع نیا‌زهایتان از مقاله‌های
    دانشمندان ایرانی استفاده کرده‌اید؟
  • 7:56 - 7:58
    باز هم تعداد کم است!
  • 7:58 - 8:01
    شده‌ایم مثال بارز اینکه انتگرال
    به چه دردی می‌خورد؟
  • 8:02 - 8:04
    کسی از مقالاتمان استفاده نمی‌کند.
  • 8:04 - 8:08
    این‌همه وقت، این‌همه فسفر و این‌همه انرژی
    را داریم صرف می‌کنیم
  • 8:08 - 8:12
    برای مقالاتی که عملا به ما فقط
    یک مدرک می‌دهند.
  • 8:13 - 8:15
    در گام بعدی و گام سوم؛
  • 8:15 - 8:20
    می‌آییم یک نمونه اولیه از آن چیزی که
    در ذهنمان بوده می‌سازیم،
  • 8:20 - 8:24
    دو گام قبل همه چیز رو روی کاغذ و شبیه سازی
    و کامپیوتر ایجاد کردیم
  • 8:24 - 8:29
    حالا وقتش است که آن را تبدیل به
    یک چیز ملموس کنیم.
  • 8:29 - 8:33
    اگر سخت افزاراست، دو به دو قطعاتش
    را می‌سازیم و به همدیگر وصل می‌کنیم.
  • 8:34 - 8:37
    و اگر نرم‌افزاراست، یک نسخه بتا
    ازش ایجاد می‌کنیم،
  • 8:37 - 8:43
    ورودی‌هایش را آنقدر عوض می‌کنیم تا به اون
    خروجی که دو گام پیش تصور کرده بودیم برسیم.
  • 8:44 - 8:46
    اگر خیلی خوش‌شانس باشیم و حرفه‌ای،
  • 8:46 - 8:50
    و همه جوانب را در دو گام قبل بررسی و
    پیش‌بینی کرده باشیم،
  • 8:50 - 8:53
    آنچه که در این گام ایجاد میشود
    یک نمونه کامل است!
  • 8:54 - 8:59
    ولی در همین گام ممکن است واقعا به این
    نتیجه برسیم که نه، این شدنی نبود.
  • 8:59 - 9:02
    فرض‌های زیادی را برای ساده کردن
    مسئله در نظر گرفته بودم.
  • 9:04 - 9:08
    در گام چهارم، یک نمونه کامل ایجاد کردیم
  • 9:08 - 9:14
    که تنها شباهتی که با آنچه که در ذهن ما
    است دارد اینکه عملکرد نهاییش یکی است.
  • 9:14 - 9:18
    نه قیافه‌اش یکی است، نه وزنش یکی است،
    نه ابعادش یکی است.
  • 9:18 - 9:22
    هیچکدام از پکیجینگ و خلاصه چیزی
    که بتوانیم ارائه اش بدهیم
  • 9:22 - 9:25
    با آن چیزی که در نهایت در فکرمان
    است تطبیق ندارد.
  • 9:26 - 9:28
    گام پنجم، ولی گام خیلی مهمی است!
  • 9:29 - 9:34
    در این گام ما‌حتما‌ باید این محصول را به
    صنعت معرفی کنیم،
  • 9:34 - 9:37
    و صنعت باید از وجود یک‌ چنین
    محصول فناورانه‌ای مطلع شود!
  • 9:38 - 9:43
    اینجا است که سعی می‌کنیم جذب
    سرمایه کنیم، برای تولید انبوه.
  • 9:43 - 9:47
    و در گام ششم نشستیم با صنعت، پای یک میز
    داریم مذاکره می‌کنیم،
  • 9:47 - 9:53
    و نیازهایش رو دقیقا داریم تطبیق می‌دهیم
    به آنچه که محصول ما می‌تواند برآورده کند.
  • 9:53 - 9:57
    بالاخره ما از اول ذهن صنعت
    را نخوانده بودیم،
  • 9:57 - 9:59
    حدس میزدیم که یک‌ چنین نیازی وجود دارد.
  • 9:59 - 10:03
    و در گام هفتم آمال و آرزوهای ما
    به نتیجه می‌رسد.
  • 10:03 - 10:09
    و صنعت دارد به ما کمک می‌کند تا محصول
    فن‌آورانه‌مان به تولید انبوه برسد.
  • 10:10 - 10:12
    ای‌ کاش به همین راحتی بود!
  • 10:12 - 10:15
    آنچه که برایتان توضیح دادم به آن می‌گویند:
  • 10:15 - 10:18
    سطح آمادگی فن‌آوری یا
    Technology Readiness Level
  • 10:18 - 10:20
    که به اختصار به آن می‌گویند TRL.
  • 10:21 - 10:27
    ولی واقعیت این است که خیلی‌های ما در گام
    پنجم به در بسته صنعت می‌خوریم.
  • 10:28 - 10:32
    قطعا شما هم بین‌تان افرادی را
    دیده‌اید که نق میزنند:
  • 10:32 - 10:36
    صنعت از تحقیقات من استفاده نکرد، در نتیجه
    این چمدانم، من رفتم از ایران!
  • 10:37 - 10:42
    صنعت متوجه حضور یک محصول می‌شود، ولی بازهم
    تصمیم می‌گیرد از آن استفاده نکند.
  • 10:44 - 10:48
    که خیلی موارد زیادی بر این موضوع حاکم است
    که چرا این اتفاق نمی‌افتد؛
  • 10:48 - 10:51
    برای این‌که این مثال رو شفاف‌تر کنم
  • 10:51 - 10:55
    و بگویم‌ که واقعا این نسخه ای که
    پیچیده‌ایم عمومیت ندارد
  • 10:55 - 10:59
    و الزاما از یک تا هفت رفتن حتما ما را به
    نتیجه نمی‌رساند،
  • 10:59 - 11:01
    یک مثال ازدوران دانشجویی خودم
    برایتان می‌زنم:
  • 11:02 - 11:07
    زمانی‌که من داشتم تحصیل می‌کردم،
    صنعت آمد به من گفت:
  • 11:08 - 11:10
    که ما یک نیاز فن‌آورانه داریم،
  • 11:10 - 11:13
    حوضه فضایی هم که همیشه
    تحریم است در نتیجه انتظاری نداریم
  • 11:13 - 11:18
    که بتوانیم سخت افزارش را تهیه کنیم
    دانشگاه، شما این‌کار را برای ما انجام بده!
  • 11:18 - 11:22
    خوب ما از تولید علمش شروع کردیم، گام اول
    و دوم را طی کردیم،
  • 11:23 - 11:25
    و به گام سوم هم حتی رسیدیم
  • 11:25 - 11:28
    یک نمونه هم ازش ساختیم
    که واقعا کار می‌کرد،
  • 11:28 - 11:31
    ولی در این مسیر، صنعت سیاسیت‌هایش عوض شد
  • 11:32 - 11:34
    و دیگر تصمیم گرفت که ما را
    به مرحله آخر نرساند.
  • 11:35 - 11:37
    این فقط می‌تواند یکی از دلایل باشد.
  • 11:38 - 11:41
    چندین دلیل دیگر هم بر این موضوع حاکم است.
  • 11:41 - 11:45
    صنعت واقعا ممکن است نیازش را نداند،
    یا نیازش آنقدر بدوی باشد،
  • 11:45 - 11:50
    که با مقاله پر از نوآوری که ما ایجاد
    کردیم در تقابل قرار بگیرد،
  • 11:50 - 11:53
    و وقتی هم که می‌آید و نیازش را
    به ما مطرح می‌کند،
  • 11:53 - 11:56
    آن نیاز به اندازه کافی
    مقاله خورش خوب نیست!
  • 11:56 - 11:58
    ما نمی‌توانیم از آن یک مدرک در بیاوریم.
  • 11:59 - 12:03
    یا از همه این‌ها بدتر، صنعت نیازش
    را هم حتی می‌شناسد،
  • 12:03 - 12:05
    با دانشگاه هم درمیان می‌گذارد،
  • 12:05 - 12:09
    ولی در آن سال بخصوص،
    بودجه ای برای تأمینش ندارد.
  • 12:11 - 12:18
    بااین‌حال سه عامل دیگر هم هستند که در
    به هم نرسیدن علم و صنعت تأثیر می‌گذارند؛
  • 12:18 - 12:23
    عامل اول اجتماع است،
    اجتماعی که به ما می‌گوید:
  • 12:23 - 12:25
    برای اینکه من قبولت کنم،
    باید بروی دانشگاه،
  • 12:26 - 12:29
    و دانشگاهی که میگوید برای اینکه
    بتوانی مدرکت را بگیری،
  • 12:29 - 12:31
    حتما باید مقاله داشته باشی.
  • 12:31 - 12:34
    فارغ از این‌ که این مقاله به درد
    کسی می‌خورد یا نه!
  • 12:34 - 12:40
    یا همان صنعتی که شرایطش را آنقدر محدود
    می‌کند که تحقیق و توسعه درش اتفاق نیافتد،
  • 12:41 - 12:46
    وبه کارمندانش می‌گوید به دور از خلاقیت
    ونوآوری سعی کنید مشکلات رو حل کنید.
  • 12:47 - 12:50
    گام دوم و عامل دوم عقل خودمان است،
  • 12:52 - 12:55
    عقلی است که با وجودی‌
    که به این نتیجه میرسد،
  • 12:55 - 13:00
    که من فقط دارم این‌همه انرژی و فسفر را
    برای یک مدرک صرف می‌کنم،
  • 13:01 - 13:06
    یا من سازنده ای که به این نتیجه می‌رسم،
    دارم خانه را در حریم رودخانه می‌سازم
  • 13:06 - 13:08
    که ممکن است هر لحظه دچار آسیب بشود،
  • 13:09 - 13:13
    ولی بازهم می‌گویم مسئولیتش با من نیست،
    با اون بالا دستیم است.
  • 13:13 - 13:17
    یک کس دیگری دارد برای من تصمیم می‌گیرد،
    بیخیال می‌شوم، مسیر رو ادامه میدهم!
  • 13:19 - 13:23
    عامل سوم ولی وجدان‌مان است، وجدانی که
    از ما سؤال می‌کند،
  • 13:24 - 13:27
    ما را مورد سؤال قرار می‌دهد،
    مفعول مصدر سؤال.
  • 13:29 - 13:33
    ما را مسئول می‌داند در مقابل اینکه جواب
    نمی‌دهیم به عقلمان،
  • 13:33 - 13:35
    جواب نمی‌دهیم به اجتماعمان،
  • 13:36 - 13:40
    و سعی می‌کنیم کورکورانه دنبال کنیم
    یک روندی را که بر ما تحمیل شده!
  • 13:42 - 13:47
    بیاییم درهرموفعیت و هرشرایطی که هستیم
    کورکورانه چیزی رو دنبال نکنیم،
  • 13:47 - 13:49
    و مطمئن بشویم که کل مسیر را
    تا انتها می‌دانیم.
  • 13:49 - 13:52
    و می‌دانیم، به آن اطمینان داریم که درست
    داریم پیش می‌رویم.
  • 13:53 - 13:56
    بیایید قانع نباشیم به اینکه یک مدرکی
    بگیریم و خلاص شویم.
  • 13:57 - 14:00
    بیایید قانع نباشیم یه اینکه تحقیقات
    دانشمندان علمی‌مان،
  • 14:00 - 14:02
    توسط مدیرمان دارد دور ریخته می‌شود،
  • 14:02 - 14:04
    و ما چون پایین‌تریم حق دخالت نداریم.
  • 14:05 - 14:08
    بیایید صدای همدیگر باشیم،
    و با همدیگر فکر کنیم.
  • 14:09 - 14:11
    بیایید خودمان را مسئول بدانیم،
  • 14:11 - 14:15
    در مقابل وجدانمان، در مقابل عقلمان
    و درمقابل اجتماعمان،
  • 14:15 - 14:20
    و نهایتا درمقابل فاصله بین علم تا صنعتمان!
  • 14:20 - 14:24
    (تشویق حضار)
Title:
The gap between science and industry: how we are responsible? | Shabnam Yazdani | TEDxTehran
Description:

Iran has suffered from unpractical scientific ideas which flourish as top-notch journal articles but are never used for a real practical industrial application. As an aerospace engineer, Shabnam Yazdani tells us how to use familiar steps to fill the gap between science and industry and move correctly in the complex maze of commercialization.

This talk was given at a TEDx event using the TED conference format but independently organized by a local community. Learn more at https://www.ted.com/tedx

more » « less
Video Language:
Persian
Team:
closed TED
Project:
TEDxTalks
Duration:
14:27

Persian subtitles

Revisions Compare revisions