Return to Video

چرا زبان بزرگترین ابداع بشر است؟

  • 0:00 - 0:03
    قاشق‌ها.
  • 0:05 - 0:06
    جعبه‌های مقوایی.
  • 0:07 - 0:10
    قطار اسباب بازی کودکان.
  • 0:11 - 0:12
    لوازم تزئین کریسمس.
  • 0:12 - 0:14
    خانه‌های بادی.
  • 0:14 - 0:16
    پتوها.
  • 0:16 - 0:17
    سبدها.
  • 0:17 - 0:18
    فرش‌ها.
  • 0:18 - 0:20
    میزهای تاشو.
  • 0:20 - 0:21
    تلفن‌های هوشمند.
  • 0:21 - 0:22
    پیانوها.
  • 0:23 - 0:25
    لباس‌های خواب.
  • 0:25 - 0:26
    عکس‌ها.
  • 0:26 - 0:28
    وجه مشترک همه اینها،
  • 0:28 - 0:32
    جز اینکه عکس‌هایی هستند که
    همه را در سه ماه اخیر گرفته‌ام،
  • 0:32 - 0:34
    و خوب حق کپی رایت دارم، چیست؟
  • 0:34 - 0:35
    (خنده حضار)
  • 0:35 - 0:37
    اینها همه اختراعات هستند
  • 0:37 - 0:41
    که با استفاده از زبان به وجود آمده‌ا‌ند.
  • 0:41 - 0:43
    هیچ کدام از این‌‌ها
    بدون وجود زبان وجود نداشتند.‌
  • 0:43 - 0:45
    تصور کنید بخواهید
    یکی از آنها را تولید کنید
  • 0:45 - 0:48
    یا مانند ساخت یک ساختمان مثل این،
  • 0:48 - 0:50
    بدون اینکه بتوانید از زبان استفاده کنید
  • 0:50 - 0:55
    یا از اطلاعاتی که با لستفاده از
    زبان به دست آمده بهره ببرید.
  • 0:55 - 0:59
    در واقع زبان مهمترین چیز
  • 0:59 - 1:00
    در تمام دنیاست.
  • 1:00 - 1:03
    که تمام تمدن‌ها بر اساس آن شکل گرفته‌ا‌ند.
  • 1:03 - 1:06
    و کسانی که زندگیشان را
    وقف مطالعه زبان می‌کنند---
  • 1:06 - 1:11
    هم صرف چگونگی پیدایش زبان و
    اینکه چطور زبان‌های بشری متفاوتند،
  • 1:11 - 1:13
    و چرا با سیستم‌های ارتباطی
    حیوانات متفاوت است می‌کنند
  • 1:13 - 1:14
    زبان‌شناس هستند.
  • 1:15 - 1:20
    شاخه‌ی زبانشناسی تقریبا رشته نوپایی است.
  • 1:21 - 1:23
    و از مسائل مهمی پرده برداشته است.
  • 1:24 - 1:26
    برای مثال مانند آن سیستم‌های ارتباطی بشری
  • 1:26 - 1:29
    تفاوت فاحشی با سیستم
    ارتباطی حیوانات دارند،
  • 1:29 - 1:32
    که همه زبان‌ها بطور یکسان رسا هستند،
  • 1:32 - 1:34
    حتی اگر به شیوه‌های مختلف عمل کنند.
  • 1:34 - 1:37
    اگرچه، برخلاف این،
  • 1:37 - 1:42
    مردم زیادی دوست دارند
    که راجع به زبان جنجال به پا کنند
  • 1:42 - 1:46
    طوری که انگار آگاهی‌شان
    در سطح یک زبان شناس است،
  • 1:46 - 1:48
    تنها به خاطر اینکه به یک زبان مسلط هستند.
  • 1:48 - 1:51
    و انگار اگر یک زبان را صحبت کنی،
    این حق را پیدا می‌کنی که
  • 1:51 - 1:53
    راجع به نحوه عملکرد آن نظر بدهی.
  • 1:53 - 1:55
    انگار هنگام صحبت
    با یک جراح قلب بگویید:
  • 1:55 - 1:56
    «گوش کن رفیق.
  • 1:56 - 1:58
    من این قلب را حدود ۴۰ سال است که دارم.
  • 1:58 - 2:01
    فکر کنم چیزایی راجع به
    عمل دریچه‌ی آئورت بدانم.
  • 2:01 - 2:04
    فکر کنم نظرم به اندازه‌ی
    نظر تو موثق باشد.»
  • 2:04 - 2:05
    این دو مثال دقیقا مشابه هستند.
  • 2:06 - 2:10
    این نقل قول نیل دگراس تایسون
    در فیلم «ورود» است،
  • 2:10 - 2:12
    او باید یک رمزنگار می‌آورد --
  • 2:12 - 2:16
    کسی که بتواند پیغامی که به
    زبان آن مسلط است را رمزگشایی کند --
  • 2:16 - 2:17
    تا یک زبان شناس،
  • 2:17 - 2:19
    تا با موجودات فضایی ارتباط بگیرد،
  • 2:19 - 2:21
    چون حضور یک زبان‌شناس --
  • 2:21 - 2:23
    چرا در صحبت کسی که حتی زبانش را نمی‌دانیم
  • 2:23 - 2:25
    حضور زبان شناس می‌تواند مفید باشد؟
  • 2:25 - 2:28
    این را هم بگویم که این فیلم
    نمی‌تواند قسر در برود.
  • 2:28 - 2:30
    منظورم این است که ---
    گوش کن فیلم. ای رفیق:
  • 2:30 - 2:33
    این موجودات با کشتی‌های
    بزرگ فضایی به سیاره‌ی ما می‌آیند،
  • 2:33 - 2:37
    تا فقط بتوانند با ما ارتباط برقرار کنند،
  • 2:37 - 2:39
    بعد شما فقط یک زبان شناس استخدام می‌کنید؟
  • 2:39 - 2:40
    (خنده حضار)
  • 2:40 - 2:43
    ببینم نکند دولت آمریکا بودجه‌اش محدود است؟
  • 2:43 - 2:45
    (خنده حضار)
  • 2:45 - 2:48
    خیلی چیز‌ها ممکن است اشتباه فهمیده شوند،
  • 2:48 - 2:51
    هم در مورد زبان و
    هم در مورد مطالعه رسمی زبان
  • 2:51 - 2:52
    و علم زبانشناسی.
  • 2:54 - 2:58
    به نظر من یک مساله
    دلیل اصلی تمامی این سو تفاهم‌هاست
  • 2:58 - 3:03
    که می‌تواند در مقاله‌ای دلپذیر در
    مجله «فوربز» خلاصه شود
  • 3:03 - 3:06
    که در مورد این است که
    دانش آموزان نباید زبان خارجی یاد بگیرند.
  • 3:06 - 3:08
    من تمام نقل قول‌ها را
    از این مقاله می‌آورم،
  • 3:08 - 3:11
    و ببینم شما
    قادر خواهید بود که بفهمید
  • 3:11 - 3:14
    چه چیزی در پس زمینه این
    عقاید و نظرات قرار دارد.
  • 3:15 - 3:19
    «آمریکایی‌ها به ندرت ادبیات کلاسیک
    یا حتی ترجمه‌ی آنرا می‌خوانند.»
  • 3:19 - 3:22
    به عبارت دیگر چرا زحمت
    یادگیری زبان دیگری را به خود بدهند
  • 3:22 - 3:25
    وقتی قرار نیست ادبیات کلاسیک
    را به زبان اصلی بخوانند؟
  • 3:25 - 3:26
    نکته آن چیست؟
  • 3:26 - 3:29
    «خواندن زبا‌‌‌ن‌های خارجی
    در مدرسه اتلاف وقت است،
  • 3:29 - 3:33
    وقتی می‌توانی کارهای دیگری
    به جای آن انجام دهی.»
  • 3:34 - 3:38
    «اروپا چندین گروه زبانی را
    در یک فضای کوچک دور هم جمع کرده است.»
  • 3:38 - 3:41
    بنابراین برای آمریکایی‌ها، چه لزومی دارد
    که زبان دیگری یاد بگیرند؟
  • 3:41 - 3:45
    از این کار چیز زیادی عایدشان نمی‌شود.
  • 3:45 - 3:46
    این کار موردعلاقه من است
  • 3:46 - 3:48
    «یک دانش آموز دربیرمنگام
    ممکن است ۱,۸۰۰کیلومتر
  • 3:48 - 3:51
    سفر کند تا به مرز مکزیک برسد،
  • 3:51 - 3:55
    اما بازهم در آنجا عده‌ای هستند که با او
    انگلیسی صحبت کنند تا کارش را راه بیندازد.»
  • 3:55 - 3:57
    به عبارت دیگر، اگر می‌توانید
    دست تکان بدهید،
  • 3:57 - 3:59
    می‌توانید خودتان را به مقصد برسانید
  • 3:59 - 4:02
    و هیچ نیازی به یادگیری
    یک زبان دیگر ندارید.
  • 4:02 - 4:07
    چیزی که باعث این نگرش می‌شود
    این استعاره ذهنی است،
  • 4:07 - 4:09
    که زبان یک ابزار است.
  • 4:09 - 4:12
    و یک چیز کاملا راجع
    به این استعاره صدق می‌کند.
  • 4:12 - 4:13
    زبان یک جور ابزار است
  • 4:13 - 4:17
    از این جهت که با دانستن یک زبان محلی
    کار بیشتری از دستمان برمی‌آید.
  • 4:17 - 4:20
    اما مفهوم آن این است که
    زبان تنها یک ابزار است،
  • 4:20 - 4:22
    و این برداشت کاملا غلط است.
  • 4:22 - 4:25
    اگر زبان تنها یک وسیله بود
    وسیله‌ی به درد نخوری می‌شد.
  • 4:25 - 4:29
    و سال‌ها پیش باید آن را کنار می‌گذاشتیم و
    می‌رفتیم سراغ یک وسیله بهتر.
  • 4:29 - 4:30
    به یک جمله فکر کنید.
  • 4:30 - 4:34
    مثلا این یک جمله است که
    قطعا آن را گفته‌ام، «دیروز کین را دیدم.»
  • 4:34 - 4:35
    دوستی به نام کین دارم.
  • 4:35 - 4:38
    و وقتی من این جمله را می‌گویم
    «دیروز کین را دیدم.»
  • 4:38 - 4:40
    به نظرتان هرچیزی که در
  • 4:40 - 4:43
    با گفتن این جمله در ذهن من نقش می‌بندد
    در ذهن شما هم همان
  • 4:43 - 4:44
    تداعی می‌شود؟
  • 4:44 - 4:47
    به سختی، زیرا که چیزهای زیادی
    در جریان است.
  • 4:47 - 4:48
    مثل وقتی که می‌گویم «دیروز»
  • 4:48 - 4:52
    ممکن است به هوای دیروز
    فکر کنم در جایی که بودم.
  • 4:52 - 4:53
    و اگر به خاطر داشته باشم
  • 4:53 - 4:56
    یک بسته را یادم رفته بود
    که ارسال کنم و کردم.
  • 4:56 - 5:00
    این جز سخنرانی بود اما واقعا
    یادم رفته است که آنرا بفرستم.
  • 5:00 - 5:02
    که به این معناست که
    دوشنبه باید بفرستم.
  • 5:02 - 5:05
    چون قرار است که دوشنبه به خانه برگردم.
  • 5:05 - 5:07
    و البته که وقتی به دوشنبه فکر می‌کنم،
  • 5:07 - 5:09
    یاد آهنگ «دوشنبه‌های آبی»
    گروه بنگل می‌افتم. آهنگ خوبی است.
  • 5:09 - 5:13
    و وقتی واژه «اره» را بکار می‌برم
    به این عبارت فکر می‌کنم:
  • 5:13 - 5:16
    «می‌بینم! مرد کور همانطور که چکش
    و اره‌اش را برمی‌داشت گفت.»
  • 5:16 - 5:17
    همیشه این کار را می‌کنم.
  • 5:17 - 5:20
    وقتی واژه‌ی «اره» را می‌شنوم،
    همیشه به آن فکر می‌کنم،
  • 5:20 - 5:22
    چون پدر بزرگم همیشه
    آنرا تکرار می‌کرد،
  • 5:22 - 5:24
    یاد پدر بزرگم می‌افتم.
  • 5:24 - 5:27
    باز برگشتیم به آهنگ
    «دوشنبه‌های آبی»، بنا به دلایلی.
  • 5:27 - 5:30
    در مورد کن
    وقتی می‌گویم «دیروزکن را دیدم،»
  • 5:30 - 5:33
    به شرایطی که کن را دیدم فکر می‌کنم.
  • 5:33 - 5:36
    این اتفاق همان روز افتاد.
    اینجا او با گربه من است.
  • 5:36 - 5:38
    والبته وقتی به کن فکر می‌کنم،
  • 5:38 - 5:40
    به این فکر می‌کنم که می‌خواهد به
    لانگ بیچ سفر کند،
  • 5:40 - 5:43
    و بعد به یاد می‌آورم که
    دوست خوبم جان و مادرم
  • 5:43 - 5:45
    از دانشگاه لانگ بیچ
    فارغ التحصیل شدند،
  • 5:45 - 5:48
    دختر عمویم کیتی قرار است به لانگ بیچ برود.
  • 5:48 - 5:49
    و دوباره «جنون دوشنبه‌».
  • 5:49 - 5:52
    این فقط بخشی از چیزی است
    که موقع صحبت کردن
  • 5:52 - 5:54
    در ذهن شما اتفاق می‌افتد.
  • 5:54 - 5:57
    و این تنها بخش کوچکی از
    تمام هرج و مرجی است که
  • 5:57 - 6:00
    در ذهن ما رخ می‌دهد.
  • 6:00 - 6:01
    چیزی که همه ما داریم.
  • 6:01 - 6:02
    (خنده حضار)
  • 6:02 - 6:05
    جای تعجب ندارد که چرا
    انقدر سیستم ما ضعیف عمل می‌کند؟
  • 6:05 - 6:07
    خوب تصور کنید،
    اگر می‌خواستم مقایسه‌ای بکنم،
  • 6:07 - 6:11
    تصور کنید اگر می‌خواستید
    بدانید خوردن یک کیک چه حسی دارد،
  • 6:11 - 6:13
    اما به جای خوردن کیک،
  • 6:13 - 6:16
    مواد تشکیل دهنده‌ی آن را می‌خوردید
  • 6:16 - 6:18
    جدا جدا،
  • 6:18 - 6:19
    همراه با دستور عمل
  • 6:19 - 6:23
    اینکه این مواد می‌توانند با هم
    ترکیب شوند تا کیک درست شود.
  • 6:23 - 6:25
    باید دستور عمل را هم می‌خوردید.
  • 6:25 - 6:26
    (خنده حضار)
  • 6:26 - 6:28
    اگر قرار بود این شکلی
    یک کیک را امتحان کنیم،
  • 6:28 - 6:29
    هیچگاه کیک نمی‌خوردیم.
  • 6:30 - 6:34
    اما هنوز، زبان تنها راه --
    تنها راهی -- است که
  • 6:34 - 6:38
    می‌توان پی برد در مغز ما چه می‌گذرد.
  • 6:38 - 6:40
    این در ضمیر ماست،
  • 6:40 - 6:42
    چیزی که باعث می‌شود
    انسان باشیم
  • 6:42 - 6:45
    چیزی که مارا از حیوانات متمایز می‌کند،
  • 6:45 - 6:47
    همه این داخل هستند،
  • 6:47 - 6:51
    و ما باید آن را به زبان خود شرح بدهیم.
  • 6:51 - 6:54
    زبان بهترین راه برای این است
    که نشان دهیم در ذهن ما چه می‌گذرد.
  • 6:54 - 6:56
    تصور کنید اگر از شما
    سوالی پیچیده مثل این بپرسم:
  • 6:56 - 6:58
    «ذات افکار و احساس انسانی چگونه است؟»
  • 6:58 - 7:00
    کاری که می‌کنید
  • 7:00 - 7:03
    این است که تا آنجا که می‌توانید
    زبان‌های مختلف را
  • 7:03 - 7:04
    مطالعه می‌کنید.
  • 7:04 - 7:06
    یک نفر قادر به
    انجام آن نخواهد بود.
  • 7:06 - 7:08
    برای مثال
  • 7:08 - 7:11
    این عکسی است که از رومن کوچولو گرفته‌ام،
  • 7:11 - 7:14
    که با یک دوربین ۱۲ مگاپیکسل گرفته شده است.
  • 7:14 - 7:17
    حالا این همان عکس است
    که با دوربین پیکسل پایینتر گرفته شده است.
  • 7:17 - 7:21
    مشخصا هیچ کدام از این‌ها
    یک گربه‌ی واقعی نیست.
  • 7:21 - 7:25
    اما یکی از دیگری حس بهتر
    به شما می‌دهد.
  • 7:27 - 7:29
    زبان یک ابزار نیست.
  • 7:29 - 7:30
    زبان میراث ماست،
  • 7:30 - 7:32
    راهی برای نشان دادن
    انسان بودن است.
  • 7:32 - 7:37
    البته، منظورم از «میراث»
    تمام انسان‌ها در تمام دنیاست.
  • 7:37 - 7:42
    و از دست دادن حتی یک زبان
    از شفافیت آن تصویر کم می‌کند.
  • 7:42 - 7:46
    بنابرین به عنوان یک شغل در ۱۰ سال اخیر
  • 7:46 - 7:49
    و همینطور برای تفریح و سرگرمی،
  • 7:49 - 7:51
    من زبان‌هایی ابداع کرده‌ام.
  • 7:51 - 7:53
    که «conlangs»
    نامیده می‌شوند،
  • 7:53 - 7:55
    صورت کوتاه واژه «زبان‌های ساختگی» است.
  • 7:55 - 7:57
    حالا که این حقایق را مطرح می‌کنم که داریم
  • 7:57 - 7:59
    بعضی زیان‌های
    سیاره‌مان را از دست می‌دهیم
  • 7:59 - 8:01
    و من زبان‌های جدیدی ابداع می‌کنم،
  • 8:01 - 8:04
    ممکن است فکر کنید که رابطه عمیق‌تری
  • 8:04 - 8:05
    بین این دو باشد.
  • 8:05 - 8:08
    درواقع، خیلی‌ها هم هستند که این‌ها را
    و به هم ربط می‌دهند.
  • 8:08 - 8:10
    این مرد خیلی دلخور شد وقتی فهمید
  • 8:10 - 8:13
    زبان فیلم «آواتار» جیمزکامرون
    من درآوردی است.
  • 8:13 - 8:14
    او می‌گوید،
  • 8:14 - 8:17
    «در سه سالی که طول کشید
    تا جیمز کامرون
  • 8:17 - 8:19
    فیلم آواتار را به صحنه ببرد،
    یک زبان ازبین رفت.»
  • 8:19 - 8:21
    احتمالا چیزی بیشتر از یک زبان.
  • 8:21 - 8:24
    «Na'vi نمی‌تواند جای خالی آنرا
    را پر کند! افسوس»
  • 8:24 - 8:27
    جمله‌ی عمیق و رقت‌باری است --
  • 8:27 - 8:29
    اگر اصلا به آن فکر نکنید.
  • 8:29 - 8:31
    (خنده حضار)
  • 8:31 - 8:33
    من وقتی اینجا در کالیفرنیا بودم،
  • 8:33 - 8:34
    دو رشته را به پایان رساندم.
  • 8:34 - 8:37
    یکی زبانشناسی بود و اما دیگری
    انگلیسی بود.
  • 8:37 - 8:39
    صد البته که رشته‌ی انگلیسی،
    مطالعات انگلیسی،
  • 8:39 - 8:42
    آنطورکه ما فکرمی‌کنیم
    مطالعه زبان انگلیسی نیست.
  • 8:42 - 8:44
    بلکه مطالعه‌ی ادبیات است.
  • 8:44 - 8:46
    ادبیات یک رشته‌ی بی‌نظیر است
  • 8:46 - 8:49
    چرا که ادبیات اساسا یک هنر است؛
  • 8:50 - 8:51
    که زیرمجموعه هنر قرار می‌گیرد.
  • 8:51 - 8:53
    و کاری که ما نویسندگان می‌کنیم،
  • 8:53 - 8:58
    با ادبیات شخصیت‌ها و
    تاریخ‌های کاملا جدیدی خلق می‌کنیم.
  • 8:58 - 9:01
    و این برای ما بسیار جالب است که ببینیم
  • 9:01 - 9:06
    نویسندگان می‌توانند چه نوع عمق و
    روحیات و عواطف خاصی را
  • 9:06 - 9:09
    در این شخصیت‌های خیالی بگنجانند.
  • 9:09 - 9:11
    به نحوی که -- یک نگاه به این بیندازید.
  • 9:11 - 9:14
    یک سری از کتاب‌ها وجود دارند
  • 9:14 - 9:16
    که به موضوع شخصیت‌های
    داستانی پرداخته‌ا‌ند.
  • 9:16 - 9:20
    مثلا کل یک کتاب راجع
    به یک شخصیت داستانی خیالی است.
  • 9:20 - 9:22
    یک کتاب کامل راجع به جرج ف‌ بابیت
  • 9:22 - 9:24
    از کتاب «بابیت» اثر سینکلر لوئیس است.
  • 9:24 - 9:27
    من تضمین می‌کنم که این کتاب
    از «بابیت» طولانی‌تر است،
  • 9:27 - 9:28
    که یک داستان کوتاه است.
  • 9:28 - 9:30
    کسی آن را به یاد دارد؟
  • 9:30 - 9:33
    کار خوبی است،
    به نظر من حتی از «خیابان اصلی» بهتر است.
  • 9:33 - 9:34
    این نظر من است.
  • 9:34 - 9:38
    ما هیچ وقت این حقیقت که ادبیات
    جالب است را زیر سوال نبرده‌ایم.
  • 9:38 - 9:40
    برخلاف آن،
  • 9:40 - 9:44
    زبان‌شناسان هم علاقه چندانی به این
    که زبان‌‌های ساختگی می‌توانند به عنوان یک
  • 9:44 - 9:48
    تلاش هنری درباره عمق وجود انسان
    چه چیزی به ما بیاموزند ندارند.
  • 9:49 - 9:51
    یک مثال کوچک می‌زنم.
  • 9:51 - 9:54
    سال‌ها پیش در مجله
    فارغ التحصیلان کالیفرنیا
  • 9:54 - 9:57
    مقاله‌ای راجع به من نوشته شده بود.
  • 9:57 - 9:59
    وقتی این مقاله را نوشتند،
  • 9:59 - 10:01
    دنبال آدمی در جبهه مخالف من بودند،
  • 10:01 - 10:04
    که در نظر اول کمی عجیب به نظر می‌آید.
  • 10:04 - 10:05
    اینکه راجع به آدمی حرف می‌زنید
  • 10:05 - 10:08
    و همزمان از یکی از مخالفان او
    می‌خواهید که حرف بزند.
  • 10:08 - 10:10
    (خنده حضار)
  • 10:10 - 10:12
    مخصوصا که در حال تمجید آن آدم هستید،
    بگذریم.
  • 10:12 - 10:15
    موفق شدند که یکی از
  • 10:15 - 10:17
    برجسته‌ترین زبان شناسان
    زمان ما را پیدا کنند،
  • 10:17 - 10:20
    جورج لکاف که در دانشگاه برکلی
    زبان شناس است.
  • 10:20 - 10:24
    کسی که آثارش برای همیشه
    شاخه‌ی زبان شناسی همچنین
  • 10:24 - 10:25
    علوم شناختی را عوض کرده است.
  • 10:25 - 10:29
    وقتی که از او درباره کار من و زبانی
    که ساخته‌ام سوال شد، او گفت،
  • 10:29 - 10:32
    «کارهای زیادی هست که باید
    در مطالعه زبان انجام شود.
  • 10:32 - 10:35
    باید وقت خود را صرف
    چیزی واقعی کنید.»
  • 10:35 - 10:36
    بله.
  • 10:36 - 10:39
    «چیزی واقعی».
    این شما را یاد چیزی نمی‌اندازد؟
  • 10:39 - 10:43
    با استفاده از یکی از
    نظریه‌هایی که خودش ابداع کرده،
  • 10:43 - 10:45
    بگذارید شما را به این استعاره
    ذهنی ارجاع دهم:
  • 10:45 - 10:47
    زبان یک ابزار است.
  • 10:47 - 10:50
    به نظر می‌رسد که او برمبنای
    همین استعاره ذهنی کارمی‌کند؛
  • 10:50 - 10:54
    یعنی زبان وقتی مفید است
    که برای ایجاد ارتباط استفاده شود.
  • 10:54 - 10:58
    در غیراین صورت زبان بی‌استفاده است.
  • 10:58 - 11:00
    ممکن است از خود سوال کنید:
    ما با زبان‌های مرده چه می‌کنیم؟
  • 11:00 - 11:02
    به هر حال.
  • 11:02 - 11:03
    خوب، یه خاطر این عقیده،
  • 11:03 - 11:07
    ممکن است این نهایت پوچی باشد
  • 11:07 - 11:10
    که یک دوره Duolingo
    برای یادگیری زبان High Valyrian بگذرانیم
  • 11:10 - 11:13
    که من برای سریال «تاج و تخت»
    در شبکه HBO خلق کردم.
  • 11:13 - 11:17
    ممکن است از خودتان بپرسید خوب این
    ۷۴۰،۰۰۰ نفر دقیقا چه چیزی یاد می‌گیرند؟
  • 11:17 - 11:20
    (خنده حضار)
  • 11:20 - 11:22
    بیاید یک نگاهی به آن بیندازیم.
  • 11:22 - 11:23
    چه چیزی یاد می‌گیرند؟
  • 11:23 - 11:26
    چه چیزی می‌توانند یاد بگیرند؟
  • 11:26 - 11:29
    اگر زبان انگلیسی را
    زبان مقابل آن در نظر بگیریم --
  • 11:29 - 11:31
    این برای انگلیسی زبانان است --
  • 11:31 - 11:33
    انگلیسی زبانان چیزهای زیادی یاد می‌گیرند.
  • 11:33 - 11:37
    مثلا این جمله که احتمالا آنها هیچوقت
    برای ارتباط استفاده نخواهند کرد
  • 11:37 - 11:38
    در تمام طول عمرشان:
  • 11:38 - 11:39
    "Vala ābre urnes."
  • 11:39 - 11:41
    یعنی «مرد زن را می‌بیند»
  • 11:41 - 11:43
    آن خط میانی کوچک فهرست معانی آن است،
  • 11:43 - 11:45
    بنابرایت ترجمه‌ی لغت به لغت
    آن می‌شود این.
  • 11:45 - 11:48
    و آنها چیزهای بسیار جالبی یاد می‌گیرند،
  • 11:48 - 11:50
    مخصوصا اگر انگلیسی زبان باشند.
  • 11:50 - 11:53
    یاد می‌گیرند که فعل
    می‌تواند در پایان جمله بیاید.
  • 11:53 - 11:56
    در صورتی که در انگلیسی
    اتفاق نمی‌افتد وقتی دو استدلال دارید.
  • 11:56 - 11:58
    آنها یاد می‌گیرند که گاهی
  • 11:58 - 12:01
    یک زبان معادلی برای حرف تعریف «the»
    ندارد -- جای آن خالی است.
  • 12:02 - 12:03
    این کاری است که از زبان برمی‌آید.
  • 12:03 - 12:07
    آنها یاد می‌گیرند که گاهی
    یک حرف صدادار می‌تواند طولانی‌تر باشد،
  • 12:07 - 12:09
    به جای اینکه با کیفیت متفاوتی تولید شود
  • 12:09 - 12:12
    همانطور که حروف صدادارکشیده ما هستند؛
  • 12:12 - 12:16
    آنها یاد می‌گیرند که این
    دستور زبان‌های کوچک وجود خارجی دارند.
  • 12:16 - 12:17
    هوم؟ هوم؟
  • 12:17 - 12:20
    این صرف پایانی اسم‌ها
    «حالات» نامیده می‌شود --
  • 12:20 - 12:21
    (خنده)
  • 12:21 - 12:25
    که می‎گوید چه کسی با چه کسی
    در یک جمله چکار می‌کند.
  • 12:25 - 12:28
    حتی وقتی ترتیب واژگانی را عوض نمی‌کنیم
  • 12:28 - 12:29
    و پایان‌ها را جابه‌جا می‌کنیم.
  • 12:29 - 12:32
    و این نقش‌ها را در جمله عوض می‌کند.
  • 12:32 - 12:38
    چیزی که یاد می‌گیرند این است
    که زبان کارهای مختلفی انجام می‌دهد.
  • 12:39 - 12:41
    که به همین خاطر یادگیری
    زبان می‌تواند جالب باشد.
  • 12:42 - 12:46
    چیزی که یاد می‌گیرند
    احترام گذاشتن به زبان است.
  • 12:46 - 12:50
    و این حقیقت که ۸۸ درصد آمریکایی‌ها
    زبان انگلیسی را فقط در خانه صحبت می‌کنند،
  • 12:50 - 12:53
    لزوما چیز بدی نیست.
  • 12:53 - 12:56
    می‌دانید چرا زبان‌ها
    در سیاره ما می‌میرند؟
  • 12:57 - 13:02
    به این خاطر نیست که دولت
    یک زبان را به گروه کوچک تحمیل می‌کند،
  • 13:02 - 13:05
    یا چونکه گروه بزرگی
    از گویشوران آنها از بین می‌روند.
  • 13:05 - 13:08
    این قبلا اتفاق افتاده
    و هنوز هم تکرار می‌شود،
  • 13:08 - 13:10
    اما دلیل اصلی این نیست.
  • 13:10 - 13:13
    دلیل اصلی این است که وقتی
    کودک در یک خانواده به دنیا می‌آید
  • 13:13 - 13:17
    که زبانی را صحبت می‌کنند
    که جامعه آن را صحبت نمی‌کند،
  • 13:17 - 13:19
    کودک آن را یاد نمی‌گیرد.
  • 13:19 - 13:20
    چرا؟
  • 13:20 - 13:24
    چون که جامعه آن زبان را
    به رسمیت نمی‌شناسد.
  • 13:24 - 13:26
    چون آن زبان به کار نمی‌آید.
  • 13:26 - 13:31
    چون آن کودک با آن زبان
    نمی‌تواند در جامعه کار پیدا کند.
  • 13:31 - 13:35
    چرا که اگر زبان فقط یک ابزار است،
  • 13:35 - 13:38
    در این صورت زبان بومی آنها
  • 13:38 - 13:40
    به مفیدی زبان High Valyrian می‌شود
  • 13:40 - 13:41
    پس چرا خود را
    به زحمت بیندازند؟
  • 13:43 - 13:45
    حالا...
  • 13:47 - 13:51
    شاید مطالعه‌ی زبان منجر
    به روان شدن زبانی نشود.
  • 13:51 - 13:53
    اما شاید این مساله‌ی مهمی نباشد.
  • 13:54 - 13:57
    شاید اگر مردم بیشتر به مطالعه
    زبان‌های بیشتری بپردازند،
  • 13:57 - 14:00
    موجب شود که تحمل زبانی بالا برود
  • 14:00 - 14:02
    و استعمار زبانی کمتر شود.
  • 14:02 - 14:05
    شاید اگر ما بیشتر به زبان
    به خاطر خود آن احترام بگذریم --
  • 14:05 - 14:10
    که درواقع بزرگترین
    ابداع در تاریخ بشر است --
  • 14:10 - 14:11
    آن وقت در آینده،
  • 14:11 - 14:15
    می‌توانیم احیا شدن زبان‌های
    در حال انقراض را جشن بگیریم،
  • 14:15 - 14:17
    برخلاف اشیای موجود در موزه.
  • 14:17 - 14:19
    Kirimvose (زبان High Valyrian)
    متشکرم.
  • 14:19 - 14:20
    (تشویق حضار)
Title:
چرا زبان بزرگترین ابداع بشر است؟
Speaker:
دیوید پیترسون
Description:

دیوید پیترسون، خالق زبان، می‌گوید تمدن به وجود زبان استوار است. وی در گفتگویی که قسمت‌هایی پرشور و خنده دار دارد، نشان می‌دهد که چگونه مطالعه، حفظ و اختراع زبان‌های جدید به ما کمک می‌کند تا انسانیت اجتماعی خود را درک کنیم - و یک درس کوتاه در مورد های والریان، یکی از دو زبان که او برای «بازی تاج و تخت» ابداع کرده ( همراه با Dothraki) می‌دهد. او می‌گوید:«زبان صرفاً یک ابزار نیست. این میراث ماست، این روش ما برای این است که نشان دهیم انسان بودن به چه معناست.»

more » « less
Video Language:
English
Team:
closed TED
Project:
TEDTalks
Duration:
14:33

Persian subtitles

Revisions