0:00:00.758,0:00:04.490 اول از همه این را بگویم که مادربزرگم 0:00:04.534,0:00:07.252 با پنج تا آی هشدار میداد: 0:00:07.295,0:00:08.538 «آی - آی - آی - آی - آی» 0:00:08.582,0:00:09.712 (خنده) 0:00:09.756,0:00:13.031 و اما سخنرانی…[br]آمادهاید؟ 0:00:13.522,0:00:14.672 بسیار خب. 0:00:15.730,0:00:19.466 من مبتلا به سرطان پیشرفته هستم. 0:00:20.269,0:00:21.561 اوه، میدانم، «بیچاره من». 0:00:21.605,0:00:22.937 اما احساس من اینطور نیست. 0:00:22.937,0:00:24.912 من مشکلی با آن ندارم. 0:00:25.380,0:00:27.509 تازه به آن مدیونم، برایم امتیازاتی دارد. 0:00:27.553,0:00:30.190 البته همه نمیتواند چنین[br]تفکر بیقیدانهای داشته باشند. 0:00:30.234,0:00:31.748 من بچه کوچک ندارم. 0:00:32.354,0:00:36.043 دختر بزرگی دارم که بینظیر، [br]شاد و فوقالعاده است. 0:00:36.674,0:00:39.696 استرس مالی چندانی ندارم. 0:00:40.711,0:00:42.711 سرطانم خیلی آزار دهنده نیست. 0:00:42.755,0:00:44.955 یکجورهایی شبیه به[br]حکومت دموکراتیک است -- 0:00:44.999,0:00:48.662 (خنده) 0:00:48.706,0:00:50.552 هنوز در برابرش تسلیم نشدهام. 0:00:50.596,0:00:52.226 ظاهراً سر جایش نشسته، 0:00:52.270,0:00:54.676 و منتظر شرکت گلدمنساکس[br]است تا به او کمی پول بدهد. 0:00:54.676,0:00:55.685 (خنده) 0:00:55.685,0:01:00.538 (تشویق) 0:01:00.582,0:01:03.395 اوه، اما بهتر از تمام اینها -- 0:01:03.439,0:01:06.887 من عطیه بزرگی در چنته دارم. 0:01:06.931,0:01:08.062 بله. 0:01:08.106,0:01:11.990 و تا یک سال پیش که کسی در توییتر[br]از من حرف زد، از این موضوع خبر نداشتم. 0:01:12.034,0:01:14.236 حرف آنها این بود: 0:01:14.280,0:01:16.481 «تو مسئول نازنازی شدن 0:01:16.525,0:01:19.574 مردهای آمریکایی هستی.» 0:01:20.039,0:01:21.859 (خنده) 0:01:21.903,0:01:25.734 (تشویق) 0:01:25.778,0:01:28.560 البته این افتخار تمامش[br]متعلق به من نیست، اما -- 0:01:28.604,0:01:32.822 (خنده) 0:01:32.866,0:01:36.775 اما اگر شما امتیازات مرا نداشته باشید، چه؟ 0:01:36.819,0:01:40.473 تنها توصیهای که میتوانم به شما بکنم[br]این است که کارِ مرا بکنید: 0:01:40.517,0:01:43.203 با واقعیت رفیق شوید. 0:01:43.634,0:01:47.406 من بدترین رابطه ممکن را با واقعیت داشتم. 0:01:48.003,0:01:50.481 از همان کودکی، 0:01:50.525,0:01:52.837 به واقعیت هیچ علاقهای نداشتم. 0:01:53.376,0:01:56.073 اما وقتی واقعیت را دیدم[br]اگر کسی اپ تیندر را نشانم میداد، 0:01:56.117,0:01:57.287 از صفحه کنارش میزدم 0:01:57.331,0:01:59.304 و کل اپلیکیشن بسته میشد. 0:01:59.348,0:02:00.994 (خنده) 0:02:01.038,0:02:03.007 اما من و واقعیت -- 0:02:03.051,0:02:06.426 ارزشها و هدفهای مشترکی با هم نداریم -- 0:02:06.470,0:02:07.457 (خنده) 0:02:07.501,0:02:10.180 راستش را بخواهید، من اصلاً هدف ندارم؛ 0:02:10.223,0:02:11.815 بلکه رویا دارم. 0:02:12.388,0:02:16.068 رویا کاملاً شبیه به هدف است[br]اما نیازی به تلاش کردن ندارد. 0:02:16.112,0:02:18.042 (خنده) 0:02:18.086,0:02:19.495 (تشویق) 0:02:19.539,0:02:22.765 من از سختکوشی خوشم نمیآید، 0:02:22.809,0:02:24.687 اما همانطور که میدانید، واقعیت -- 0:02:24.731,0:02:27.680 همان دویدن و دویدن و دویدن و دویدن است 0:02:27.724,0:02:32.017 به کمک عامل اجراکنندهای[br]بهنام عملکرد مغز -- 0:02:32.061,0:02:33.586 یکی ازخوبیهای مردن این است که: 0:02:33.630,0:02:37.233 مغز عملگرایم دیگر[br]روی اعصابم راه نمیرود. 0:02:37.277,0:02:41.303 (خنده) 0:02:41.347,0:02:44.632 اما اتفاقی رخ داد 0:02:44.676,0:02:48.861 که باعث شد بفهمم 0:02:48.905,0:02:53.229 که واقعیت شاید واقعیت نداشته باشد. 0:02:53.566,0:02:55.078 و اتفاقی که افتاد این بود که، 0:02:55.122,0:02:59.562 از آنجایی که میخواستم[br]واقعیت دست از سرم بردارد -- 0:02:59.606,0:03:02.579 و در عوض در خانهای زیبا با گاز وُلف 0:03:02.623,0:03:06.369 و یخچال سابزیرو تنها بمانم -- 0:03:06.413,0:03:08.744 و کلاس خصوصی یوگا داشته باشم -- 0:03:08.788,0:03:12.493 آخرِ سر گذارم به دیزنی افتاد. 0:03:12.537,0:03:15.976 و یک روز دیدم که در دفتر کار جدیدم 0:03:16.020,0:03:18.315 در جاده دو کوتوله نشستهام -- 0:03:18.359,0:03:21.329 (خنده) 0:03:21.373,0:03:24.433 البته واقعیت فکر میکرد این[br]مسئله مایه افتخار من است -- 0:03:24.477,0:03:25.607 (خنده) 0:03:25.651,0:03:30.037 خب من به هدیهای که به مناسبت ورودم[br]فرستاده بودند، خیره شدم -- 0:03:30.081,0:03:35.155 البته آنطور که از بقیه شنیده بودم[br]گلدان لالیک یا یک پیانوی بزرگ نبود، 0:03:35.199,0:03:38.536 بلکه یک عروسک میکیموس[br]با قد یکونیم متر بود. 0:03:38.580,0:03:39.575 (خنده) 0:03:39.619,0:03:42.457 کاتالوگی هم داشت که اگر خواستم، [br]محصولات دیگری هم سفارش بدهم 0:03:42.501,0:03:44.485 که البته با تعریف من از زیبایی جور نبود. 0:03:44.529,0:03:45.546 (خنده) 0:03:45.590,0:03:47.316 وقتی کاتالوگ را بررسی کردم 0:03:47.360,0:03:51.698 تا ببینم قیمت این عروسک[br]یکونیم متری چقدر است، 0:03:51.742,0:03:54.556 اینطور توصیفش کرده بودند… 0:03:55.603,0:03:57.921 "در اندازه واقعی" 0:03:57.965,0:04:02.783 (خنده) 0:04:02.827,0:04:04.476 همان وقت فهمیدم، 0:04:04.878,0:04:07.263 که واقعیت، «واقعیت» ندارد. 0:04:07.307,0:04:09.255 واقعیت وانمود میکند که واقعی است. 0:04:09.937,0:04:14.428 پس در مفاهیم فیزیک کوانتوم[br]و نظریه آشوب شیرجه زدم 0:04:14.472,0:04:16.598 تا واقعیت اصلی را پیدا کنم، 0:04:16.642,0:04:18.267 تازه ساختن فیلمی را تمام کردهام، 0:04:18.310,0:04:20.491 بله، بالاخره تمامش کردم -- 0:04:20.535,0:04:21.692 درباره تمام این موضوعات، 0:04:21.737,0:04:23.022 البته الان وقتش نیست، 0:04:23.066,0:04:25.512 به هر حال، بعد از پایان فیلمبرداری، 0:04:25.556,0:04:27.598 پایم شکست اما خوب نمیشد، 0:04:27.642,0:04:30.133 و دکترها مجبور شدند سال بعد[br]جراحی دیگری انجام بدهند، 0:04:30.133,0:04:31.558 و یک سال دیگر هم طول کشید -- 0:04:31.558,0:04:32.739 دو سال روی ویلچر نشستم، 0:04:32.783,0:04:38.713 و همان موقع بود که با واقعیت اصلی[br]ارتباط برقرار کردم: 0:04:38.757,0:04:40.112 با محدودیتها. 0:04:40.598,0:04:43.618 محدودیتهای بسیار زیادی که[br]در تمام زندگی انکارشان کرده بودم 0:04:43.662,0:04:45.965 و آنها را کنار میزدم و نادیده میگرفتم 0:04:47.466,0:04:49.023 واقعیت داشتند، 0:04:49.067,0:04:51.384 و باید با آنها کنار میآمدم، 0:04:51.428,0:04:57.109 آنها رویابافی، خلاقیت و[br]تمام مهارتهای مرا یکجا نابود کردند. 0:04:57.461,0:05:01.842 اما ظاهراً در مواجهه با واقعیت اصلی[br]کارم خوب بود. 0:05:02.289,0:05:03.994 نه تنها با آن ارتباط برقرار کردم، 0:05:04.038,0:05:05.612 بلکه عاشقش شدم. 0:05:05.656,0:05:07.097 ای کاش از اول میدانستم، 0:05:07.141,0:05:11.113 که با توجه به رابطه ضعیفم با زمانه ... 0:05:12.167,0:05:16.353 باید ضبط صوت قدیمیام را به کسی بفروشم -- 0:05:16.397,0:05:18.381 (خنده) 0:05:18.784,0:05:22.622 باید میفهمیدم که از لحظهای که[br]عاشق واقعیت شدم، 0:05:22.666,0:05:25.929 تمام مردم کشور تصمیم میگیرند[br]که بر خلاف جهت من شنا کنند. 0:05:25.973,0:05:28.262 (خنده) 0:05:28.306,0:05:32.831 هرچند نمیخواهم در اینجا راجع به ترامپ[br]یا منکران نژادپرستی و تغییرات آبوهوا 0:05:32.875,0:05:35.245 یا سازندگان این چیز حرف بزنم، 0:05:35.289,0:05:37.135 که من اسمش را جعبه گذاشتهام، 0:05:37.179,0:05:40.044 هرچند اینجا نوشته است که 0:05:40.088,0:05:42.755 «این یک جعبه نیست.» 0:05:42.799,0:05:47.295 (خنده) 0:05:47.339,0:05:49.457 دارند افکارم را مسموم میکنند. 0:05:49.501,0:05:51.143 (خنده) 0:05:51.187,0:05:53.813 (تشویق) 0:05:54.701,0:05:59.422 اما چیزی که میخواهم دربارهاش حرف بزنم 0:05:59.466,0:06:04.564 چالشی شخصی با واقعیت است 0:06:04.608,0:06:07.235 که شخصاً آن را تجربه کردم، 0:06:07.279,0:06:13.946 و آن را با این مقدمه آغاز میکنم[br]که من حقیقتاً علم را دوست دارم. 0:06:14.316,0:06:15.687 این هدیهای است که دارم -- 0:06:15.731,0:06:17.675 اگرچه خودم یک دانشمند نیستم -- 0:06:17.719,0:06:22.517 اما برای درک تمام چیزهایی که به علم[br]مربوط میشود توانایی عجیبی دارم، 0:06:22.561,0:06:24.424 البته به جز خودِ علم -- 0:06:24.468,0:06:25.449 (خنده) 0:06:25.493,0:06:26.671 یا همان ریاضی. 0:06:26.715,0:06:30.980 اما عجیبوغریبترین مفاهیم[br]برای من معنادار هستند. 0:06:32.968,0:06:34.347 مثل نظریه ریسمان؛ 0:06:34.391,0:06:38.539 این تفکر که تمام واقعیت از لرزش[br]ذرات ریزی سرچشمه گرفته است -- 0:06:38.583,0:06:40.475 من اسمش را گذاشتهام «دنگ بزرگ» 0:06:40.519,0:06:41.768 (خنده) 0:06:42.405,0:06:44.392 یا دوگانگی موج و ذره: 0:06:44.436,0:06:48.057 که بر اساس آن یک شئ[br]میتواند به دو صورت ظاهر شود … 0:06:48.101,0:06:49.232 میدانید؟ 0:06:49.276,0:06:53.078 اینکه یک فوتون میتواند[br]هم یک موج باشد و هم یک ذره 0:06:53.122,0:06:55.463 که با عمیقترین بینشهای من منطبق بود 0:06:55.507,0:06:57.170 که آدمها همزمان خوب و بد هستند، 0:06:57.214,0:06:59.284 افکار همزمان درست و اشتباه هستند. 0:06:59.328,0:07:01.588 مثلاً فروید راجع به رشک قضیب درست میگفت 0:07:01.632,0:07:04.192 اما درباره اینکه چه کسی رشک[br]میبرد، اشتباه میکرد. 0:07:04.236,0:07:07.805 (خنده) 0:07:07.849,0:07:10.353 (تشویق) 0:07:10.397,0:07:11.620 ممنونم. 0:07:11.664,0:07:12.651 (تشویق) 0:07:12.695,0:07:16.066 با این وصف در اینجا تغییر[br]کوچکی مطرح میشود، 0:07:16.110,0:07:18.773 اینکه واقعیت شبیه به دو چیز است، 0:07:18.817,0:07:22.955 اما ظاهراً واقعیت تعامل آن[br]دو چیز با یکدیگر است، 0:07:22.999,0:07:25.127 مانند فضا و زمان، 0:07:25.171,0:07:26.792 ماده و انرژی 0:07:26.836,0:07:30.076 و مرگ و زندگی. 0:07:30.444,0:07:31.963 اما من متوجه نمیشوم -- 0:07:32.007,0:07:35.057 افرادی را که به دنبال «شکست دادن مرگ» 0:07:35.101,0:07:39.446 یا «غلبه بر مرگ» هستند واقعاً نمیفهمم. 0:07:39.490,0:07:41.062 چطور چنین کاری را انجام دهیم؟ 0:07:41.106,0:07:43.932 چگونه میتوانیم بدون نابود کردن زندگی[br]مرگ را شکست بدهیم؟ 0:07:44.539,0:07:46.744 اصلاً نمیفهمم. 0:07:46.788,0:07:48.700 به علاوه باید بگویم، 0:07:48.744,0:07:52.492 از نظر من ناسپاسی بزرگی است. 0:07:52.536,0:07:55.281 منظورم این است که این هدیه[br]فوقالعاده به شما داده شده -- 0:07:55.325,0:07:56.691 زندگی -- 0:07:56.735,0:08:01.373 مثل این است که از بابا نوئل یک[br]رولزرویس سیلور شادو خواسته باشید 0:08:01.417,0:08:04.119 اما در عوض یک غذاساز هدیه بگیرید. 0:08:04.672,0:08:07.010 میدانید، همانند گوشت -- 0:08:07.054,0:08:10.855 گوشت همیشه یک تاریخ انقضا دارد. 0:08:10.899,0:08:12.683 مرگ قرارها را به هم میزند. 0:08:13.954,0:08:15.095 نمیفهمم. 0:08:15.139,0:08:16.270 درک نمیکنم -- 0:08:16.314,0:08:17.938 از نظر من این بیاحترامیاست. 0:08:17.982,0:08:19.855 بیاحترامی به طبیعت. 0:08:20.404,0:08:22.867 این تفکر که ما قرار است[br]بر طبیعت مسلط شویم، 0:08:22.911,0:08:25.073 و بر آن حکومت کنیم، 0:08:25.117,0:08:28.987 طبیعت شکنندهتر از آن است که[br]هوش ما را تاب بیاورد -- 0:08:29.884,0:08:32.679 نه، من اینطور فکر نمیکنم. 0:08:33.054,0:08:36.465 به نظر من اگر شما هم مانند من[br]فیزیک کوانتوم را مطالعه کرده باشید -- 0:08:36.509,0:08:39.361 هرچند ایمیلی از طرف کسی خواندم[br]که مطالعه کرده بود، اما -- 0:08:39.405,0:08:43.258 (خنده) 0:08:43.302,0:08:44.579 باید این مسئله را درک کنید 0:08:44.579,0:08:48.386 که ما دیگر در جهان منظم[br]و ساعتوار نیوتون زندگی نمیکنیم. 0:08:48.430,0:08:51.615 بلکه در جهانی شبیه پوست موز زندگی میکنیم، 0:08:51.659,0:08:55.319 و هرگز نمیتوانیم همه چیز را بفهمیم 0:08:55.363,0:08:56.989 یا هر چیزی را کنترل کنیم 0:08:57.033,0:08:58.496 یا همه چیز را پیشبینی کنیم. 0:08:58.540,0:09:00.727 طبیعت مانند یک اتومبیل خودکار است. 0:09:00.771,0:09:04.084 بهترین کاری که میتوانیم انجام بدهیم[br]مانند کار آن پیرزن در آن جوک است 0:09:04.128,0:09:05.940 نمیدانم آنرا شنیدهاید یا نه. 0:09:06.252,0:09:08.565 پیرزنی در حال رانندگی بود 0:09:08.609,0:09:12.818 دختر میانسالش هم بغل دستش نشسته بود، 0:09:12.862,0:09:15.241 مادر چراغ قرمز را رد میکند. 0:09:15.285,0:09:19.441 اما دختر نمیخواست حرفی بزند که[br]مادرش چنین برداشتی بکند: 0:09:19.485,0:09:21.159 «تو برای رانندگی خیلی پیری.» 0:09:21.203,0:09:22.994 پس چیزی نمیگوید. 0:09:23.038,0:09:25.742 اما مادر چراغ قرمز دوم را هم رد میکند، 0:09:25.786,0:09:28.140 و دختر با نهایت ادب میگوید: 0:09:28.184,0:09:30.319 «مامان، حواستان هست که 0:09:30.363,0:09:32.581 دو تا چراغ قرمز را رد کردید؟» 0:09:32.625,0:09:34.600 مادر میگوید: «وا! مگر رانندگی میکنم؟» 0:09:34.644,0:09:38.805 (خنده) 0:09:38.849,0:09:43.193 (تشویق) 0:09:43.237,0:09:44.584 بنابراین… 0:09:46.004,0:09:50.146 حالا قصد دارم ذهنم را تغییر بدهم، 0:09:50.190,0:09:54.059 برای من کار راحتی است چون[br]استاد جهشهای فکری هستم؛ 0:09:54.103,0:09:55.878 حتی روی پلاکم هم نوشته، 0:09:55.922,0:09:58.552 «من فکر میکنم، پس هستم.» 0:09:59.072,0:10:02.429 امیدوارم تمایل داشته باشید[br]که مرا همراهی کنید، 0:10:02.473,0:10:08.073 مشکل اساسی من با این تفکر بعید[br]یعنی شکست دادن مرگ است 0:10:08.117,0:10:11.857 اگر شما مخالف مرگ هستید، 0:10:11.901,0:10:14.278 از نظر من با زندگی هم مخالفید، 0:10:14.322,0:10:18.163 و با طبیعت، 0:10:18.207,0:10:21.318 و با زنانگی نیز مخالف هستید، 0:10:21.362,0:10:25.648 زیرا از دیرباز هویت زن را[br]با طبیعت میشناختهاند. 0:10:25.692,0:10:27.914 مرجع من در این زمینه هانا آرنت است، 0:10:27.958,0:10:31.575 فیلسوف آلمانی که کتاب «وضع بشر» را نوشت. 0:10:32.170,0:10:35.599 او در این کتاب اینگونه میگوید که 0:10:35.643,0:10:38.289 از منظر باستانی کار با مردها پیوند خورده. 0:10:38.333,0:10:40.523 کار همان چیزی است که از مغز متولد میشود؛ 0:10:40.567,0:10:41.823 چیزی که اختراع میکنیم، 0:10:41.867,0:10:43.378 چیزی که میآفرینیم، 0:10:43.422,0:10:46.052 و در جهان ردپایی از خود باقی میگذاریم. 0:10:47.434,0:10:51.866 در اینجا کار با بدن مرتبط است. 0:10:51.910,0:10:54.681 با مردمی پیوند خورده که[br]آن کار را انجام میدهند 0:10:54.725,0:10:56.343 یا به انجامش تن میدهند. 0:10:56.915,0:10:59.628 پس از نظر من، 0:10:59.672,0:11:03.780 دیدگاهی که همگام بودن ما را 0:11:03.824,0:11:08.117 با چرخههای زیستی و هماهنگی[br]ما را با چرخههای جهان 0:11:08.161,0:11:11.228 انکار میکند، 0:11:11.272,0:11:16.906 نمیتواند فضای خوشایندی برای زنان یا برای 0:11:16.950,0:11:19.364 افرادی که با کار مرتبط هستند، بیافریند، 0:11:19.408,0:11:20.902 در واقع همان افرادی که 0:11:20.946,0:11:24.345 یا فرزندان بردهها هستند، 0:11:24.389,0:11:26.726 و یا به اختیار خودشان کار میکنند. 0:11:27.838,0:11:33.542 پس از دیدگاه جهان پوست موزی[br]و از دیدگاه من که نامش را 0:11:33.586,0:11:36.911 «دنیای امیلی» گذاشتهام،[br]اینطور به نظر میرسد. 0:11:37.808,0:11:38.983 اول از همه اینکه، 0:11:40.323,0:11:45.558 من به شدت قدردان زندگی هستم، 0:11:45.602,0:11:47.659 اما نمیخواهم ابدی باشم. 0:11:48.132,0:11:52.140 هیچ علاقهای ندارم که بعد از مرگم[br]نامی از من باقی بماند. 0:11:52.184,0:11:54.343 در واقع، چنین چیزی را دوست ندارم 0:11:54.387,0:11:56.021 چون بارها و بارها دیدهام 0:11:56.065,0:11:58.770 که فرقی ندارد چقدر زیبا و باهوش 0:11:58.814,0:12:00.406 یا با استعداد باشی، 0:12:00.450,0:12:03.042 پنجاه سال بعد از مرگ، به تو حمله میکنند. 0:12:03.086,0:12:04.542 (خنده) 0:12:04.586,0:12:07.081 برایش دلیل مستند هم دارم. 0:12:07.125,0:12:10.337 تیتر روزنامه لسآنجلستایمز: 0:12:10.381,0:12:13.492 «آنه فرانک: آنقدرها هم خوب نبود.» 0:12:13.536,0:12:18.786 (خنده) 0:12:18.830,0:12:22.172 به علاوه من دوست دارم که با 0:12:22.216,0:12:24.715 چرخههای جهان هماهنگ و همگام باشم. 0:12:24.759,0:12:27.008 این جنبه از زندگی شگفتانگیز است: 0:12:27.052,0:12:29.229 زندگی چرخهای است از زایش، 0:12:29.273,0:12:30.659 تباهی، 0:12:30.703,0:12:32.282 و دوباره زایش. 0:12:32.326,0:12:36.204 «من» تنها مجموعهای از ذرات هستم 0:12:36.248,0:12:39.107 که به این شکل در کنار هم قرار گرفتهاند، 0:12:39.151,0:12:41.893 و بعد از هم متلاشی میشوند و تمام اجزای 0:12:41.937,0:12:44.464 سازنده من، در اختیار طبیعت قرار میگیرند، 0:12:44.508,0:12:46.652 تا به شکلی دیگر در کنار هم قرار بگیرند. 0:12:47.779,0:12:50.228 این از نظر من بسیار هیجانانگیز است، 0:12:50.272,0:12:54.670 اینکه بخشی از این فرآیند باشم[br]باعث میشود قدردانتر شوم. 0:12:55.331,0:12:57.041 میدانید، 0:12:57.085,0:13:03.107 حالا از دیدگاه یک زیستشناس آلمانی[br]به مرگ نگاه میکنم، 0:13:03.151,0:13:04.586 آندریاس وبر، 0:13:04.630,0:13:08.212 که مرگ را بخشی از[br]یک هدیه مجانی میبیند. 0:13:08.256,0:13:11.014 این هدیه عظیم به شما اهدا شده -- زندگی، 0:13:11.058,0:13:13.381 تا جایی که توان دارید به آن غنا میبخشید، 0:13:13.425,0:13:15.475 و بعد آن را پس میدهید. 0:13:16.019,0:13:19.342 و همانطور که میدانید عمه میم میگفت:[br]«زندگی یک مهمانی است.» -- 0:13:19.386,0:13:21.487 خب من سهمم را از آن برداشتهام. 0:13:22.126,0:13:24.387 اشتهایم برای زندگی خیلی زیاد بود، 0:13:24.431,0:13:25.634 از آن بهره بردهام، 0:13:25.678,0:13:28.293 اما وقت مردن، قرار است از من بهره ببرند. 0:13:28.337,0:13:31.768 قرار است با همین شکل[br]به داخل زمین فرو بروم، 0:13:31.812,0:13:34.743 و آنجا تمام میکروبها 0:13:34.787,0:13:36.123 و ذره سازها 0:13:36.167,0:13:38.297 و تجزیهکنندهها را دعوت کنم 0:13:38.341,0:13:39.487 تا سهمشان را بردارند -- 0:13:39.531,0:13:42.067 فکر کنم از طعم من خوششان بیاید. 0:13:42.111,0:13:43.293 (خنده) 0:13:43.337,0:13:44.577 مطمئنم. 0:13:45.584,0:13:50.613 بهترین جنبه چنین دیدگاهی[br]این است که واقعی است. 0:13:50.657,0:13:51.963 میتوانید با چشمتان ببینید. 0:13:52.007,0:13:53.138 میتوانید مشاهده کنید. 0:13:53.182,0:13:54.628 چنین اتفاقی واقعاً میافتد. 0:13:54.672,0:13:58.367 خب، البته شاید قابل مشاهده نباشد[br]که به این هدیه چه چیزی میافزایم، 0:13:58.411,0:14:00.146 دربارهاش مطمئن نیستم -- 0:14:00.190,0:14:03.738 اما دیگران حقیقتاً زندگی مرا[br]سرشار کردهاند. 0:14:03.782,0:14:04.967 TED هم همینطور، 0:14:05.011,0:14:08.150 که مرا به گروهی از آدمها معرفی کرد 0:14:08.194,0:14:10.853 که زندگی مرا ارزشمند کردهاند، 0:14:10.897,0:14:14.070 مانند تریشا مکگیلیس، طراح وبسایتم، 0:14:14.114,0:14:16.459 که با دختر نازنینم همکاری میکند 0:14:16.503,0:14:20.021 تا وبسایتم عالی از کار در بیاید 0:14:20.065,0:14:21.936 در حالیکه من فقط در آن مینویسم. 0:14:21.980,0:14:24.456 لازم نیست به مغزم فشار بیاورم… 0:14:24.500,0:14:28.059 ها، ها، ها، من بردم! 0:14:28.103,0:14:29.182 (خنده) 0:14:29.226,0:14:31.874 از همه شما بسیار ممنونم. 0:14:32.853,0:14:35.363 نمیخواهم بگویم «مخاطب»، 0:14:35.407,0:14:39.792 چون خودم را از شما جدا نمیبینم. 0:14:39.836,0:14:45.451 باز هم از دریچه فیزیک کوانتوم[br]به آن نگاه میکنم. 0:14:46.001,0:14:51.288 خب راستش فیزیکدانان کوانتوم[br]چندان مطمئن نیستند 0:14:51.332,0:14:53.910 که وقتی موج به ذره تبدیل میشود[br]دقیقاً چه رخ میدهد. 0:14:53.954,0:14:55.473 نظریههای مختلفی وجود دارد -- 0:14:55.517,0:14:57.118 فروریزش تابع موج، 0:14:57.162,0:14:58.293 ناهمدوسی کوانتومی -- 0:14:58.337,0:15:00.033 اما همه بر سر یک چیز توافق دارند: 0:15:00.077,0:15:03.136 واقعیت، حضور داشتن در تعاملها است. 0:15:06.408,0:15:07.821 (لرزیدن صدا) درست مانند شما. 0:15:08.628,0:15:10.958 تمام مخاطبان من، 0:15:11.002,0:15:12.546 چه در گذشته و چه در حال حاضر. 0:15:13.508,0:15:17.479 ممنونم که زندگی مرا واقعی کردهاید. 0:15:17.523,0:15:18.615 (تشویق) 0:15:18.659,0:15:19.790 ممنونم. 0:15:19.834,0:15:21.274 (تشویق) 0:15:21.318,0:15:22.467 ممنونم. 0:15:22.511,0:15:23.544 (تشویق) 0:15:23.588,0:15:24.727 متشکرم. 0:15:24.771,0:15:25.776 (تشویق) 0:15:25.820,0:15:26.991 سپاسگزارم.