WEBVTT 00:00:00.110 --> 00:00:04.539 من از کهنه سربازان سفینه ی انترپرایزم. 00:00:04.539 --> 00:00:07.899 من سفینه ای غول پیکر را 00:00:07.899 --> 00:00:10.635 با خدمه ای متشکل از مردمانی 00:00:10.635 --> 00:00:12.034 از سراسر دنیا، 00:00:12.034 --> 00:00:14.970 از نژادهای گوناگون، فرهنگ های گوناگون، 00:00:14.970 --> 00:00:18.420 میراث های گوناگون 00:00:18.420 --> 00:00:20.264 که همه با هم همکاری می کردند، 00:00:20.264 --> 00:00:22.221 در امتداد کهکشان هدایت کردم، 00:00:22.221 --> 00:00:25.866 و ماموریت ما کشف دنیاهای غریبه ی جدید، 00:00:25.866 --> 00:00:29.742 جستجو برای زندگی و تمدن های جدید، 00:00:29.742 --> 00:00:34.705 و سفر جسورانه به مکان هایی بود که هیچ کس پیش از این به آنجا نرفته است. NOTE Paragraph 00:00:34.705 --> 00:00:36.190 خوب -- 00:00:36.190 --> 00:00:41.654 (تشویق) -- 00:00:42.906 --> 00:00:47.561 من نوه ی مهاجرانی ژاپنی هستم 00:00:47.561 --> 00:00:49.692 که جسورانه درجستجوی فرصت های جدید 00:00:49.692 --> 00:00:53.177 به آمریکا 00:00:53.177 --> 00:00:56.013 دنیایی غریبه و جدید، رفتند. 00:00:56.013 --> 00:00:59.499 مادرم در ساکرامنتو، کالیفرنیا بدنیا آمد. 00:00:59.499 --> 00:01:01.940 پدرم اهل سان فرانسیسکو بود. 00:01:01.940 --> 00:01:04.685 آنها در لس آنجلس با هم آشنا شدن و ازدواج کردن، 00:01:04.685 --> 00:01:08.406 و من رو همونجا بدنیا آوردند. NOTE Paragraph 00:01:08.406 --> 00:01:10.659 چهارسالم بود 00:01:10.659 --> 00:01:12.489 که روز ۷ دسامبر ۱۹۴۱ 00:01:12.489 --> 00:01:17.231 پرل هاربر ازسوی ژاپن بمباران شد، 00:01:17.231 --> 00:01:21.240 و دنیا یک شبه 00:01:21.240 --> 00:01:24.674 درگیر جنگی جهانی شد. 00:01:24.674 --> 00:01:27.627 آمریکا ناگهان 00:01:27.627 --> 00:01:31.551 دچار تشنج شد. 00:01:31.551 --> 00:01:33.025 به آمریکایی های ژاپنی تبار، 00:01:33.025 --> 00:01:36.185 و شهروندان آمریکایی با پیشینه ی ژاپنی، 00:01:36.185 --> 00:01:37.520 با چشم 00:01:37.520 --> 00:01:41.542 شک و وحشت 00:01:41.542 --> 00:01:44.514 و نفرت آشکار نگاه می شد، 00:01:44.514 --> 00:01:47.174 تنها به این دلیل که ما از قضا شبیه 00:01:47.174 --> 00:01:49.870 آنهایی بودیم که پرل هاربر را بمباران کردن. 00:01:49.870 --> 00:01:53.340 و این تشنج تا آنجا شدت یافت 00:01:53.340 --> 00:01:56.930 که در فوریه ۱۹۴۲، 00:01:56.930 --> 00:01:59.074 رییس جمهور ایالات متحده، 00:01:59.074 --> 00:02:01.244 فرانکلین دلانو روزولت، 00:02:01.244 --> 00:02:03.917 دستور داد همه ی آمریکایی های ژاپنی تبار 00:02:03.917 --> 00:02:06.026 بسرعت، بدون هیچ اتهام و محاکمه 00:02:06.026 --> 00:02:08.942 و طی روند قانونی 00:02:08.942 --> 00:02:12.147 از ساحل غربی آمریکا 00:02:12.147 --> 00:02:14.574 جمع آوری شوند. 00:02:14.574 --> 00:02:17.165 روند قانونی که ستون اصلی 00:02:17.165 --> 00:02:18.778 سیستم دادگستری ماست. 00:02:18.778 --> 00:02:21.207 همه نادیده گرفته شد. 00:02:21.207 --> 00:02:23.306 بایست همه ی ما جمع آوری شده 00:02:23.306 --> 00:02:27.567 و در ۱۰ اردوگاه، پشت سیم های خاردار، 00:02:27.567 --> 00:02:31.759 در برخی از مکان های دورافتاده ی آمریکا مانند 00:02:31.759 --> 00:02:35.186 صحرای سوزان آریزونا، 00:02:35.186 --> 00:02:38.651 شوره زارهای آرکانزا، 00:02:38.651 --> 00:02:42.344 بیابان های برهوت وایومینگ، آیداهو، یوتا، کلرادو، 00:02:42.344 --> 00:02:47.778 و دو مکان دورافتاده در کالیفرنیا، زندانی می شدیم. NOTE Paragraph 00:02:47.778 --> 00:02:52.546 بیستم آوریل تولد پنج سالگیم رو جشن گرفتیم، 00:02:52.546 --> 00:02:56.163 و تنها چند هفته پس از اون، 00:02:56.163 --> 00:02:58.934 پدر و مادرم، من و خواهرخردسال 00:02:58.934 --> 00:03:00.992 و برادر کوچکترم رو 00:03:00.992 --> 00:03:03.021 یه روز صبح از خواب بیدار کردن 00:03:03.021 --> 00:03:06.246 و بسرعت لباس تنمون کردن. 00:03:06.246 --> 00:03:08.240 من و برادرم تو اتاق نشیمن بودیم 00:03:08.240 --> 00:03:11.303 و از پنجره ی جلو بیرون رو نگاه می کردیم. 00:03:11.303 --> 00:03:15.147 دوتا سرباز رو دیدیم که بطرف منزلمون میومدن. 00:03:15.147 --> 00:03:19.669 در حالیکه تفنگ های سرنیزه دار حمل می کردن 00:03:19.669 --> 00:03:22.470 با قدمهای سنگین از ایوان جلویی بالا اومده 00:03:22.470 --> 00:03:24.989 و در زدن. 00:03:24.989 --> 00:03:27.094 پدرم در رو باز کرد 00:03:27.094 --> 00:03:31.835 و سربازا دستور دادن که از خونه خارج شیم. 00:03:31.835 --> 00:03:34.160 پدرم به من و برادرم 00:03:34.160 --> 00:03:35.902 چمدونای کوچکی داد 00:03:35.902 --> 00:03:39.418 و ما رفتیم بیرون و تو ورودی ایستادیم 00:03:39.418 --> 00:03:42.413 منتظر مادرمون که بیاد بیرون، 00:03:42.413 --> 00:03:45.728 و وقتی مامان بالاخره بیرون اومد 00:03:45.728 --> 00:03:48.791 خواهرم رو تو یه دست داشت 00:03:48.791 --> 00:03:52.163 و یه ساک تو دست دیگه، 00:03:52.163 --> 00:03:57.305 و اشک از گونه هاش جاری بود. 00:03:57.305 --> 00:04:01.092 هیچ وقت اون صحنه رو فراموش نمی کنم. 00:04:01.092 --> 00:04:05.440 تو خاطرم حک شده. NOTE Paragraph 00:04:05.440 --> 00:04:08.231 ما رو از خونه مون بردن 00:04:08.231 --> 00:04:10.749 و با دیگر خانواده های آمریکایی ژاپنی تبار 00:04:10.749 --> 00:04:13.759 سوار قطار کردن. 00:04:13.759 --> 00:04:15.239 جلو و عقب هر واگن 00:04:15.239 --> 00:04:18.699 نگهبان هایی گمارده بودن، 00:04:18.699 --> 00:04:21.398 گویی ما تبهکار بودیم. 00:04:21.398 --> 00:04:25.555 چهار روز و سه شب 00:04:25.555 --> 00:04:29.767 تو قطار هلک هلک کردیم 00:04:29.767 --> 00:04:33.502 تا به شوره زارهای آرکانزا رسیدیم. 00:04:33.502 --> 00:04:35.515 هنوز سیم خارداری 00:04:35.515 --> 00:04:38.125 که دورمون کشیده بودن رو به یاد دارم. 00:04:38.125 --> 00:04:40.712 برج نگهبانی بلند 00:04:40.712 --> 00:04:44.965 و مسلسلی که ازش بهمون نشونه رفته بود رو به یاد دارم. 00:04:44.965 --> 00:04:47.654 نورافکنی رو که شب ها 00:04:47.654 --> 00:04:49.093 وقتی از آسایشگاه به طرف دستشویی می دودیم 00:04:49.093 --> 00:04:52.344 دنبالم می کرد، به یاد دارم. 00:04:52.344 --> 00:04:54.504 اما از نظر من پنج ساله 00:04:54.504 --> 00:04:56.800 اونا خیلی لطف داشتن که مسیر من رو 00:04:56.800 --> 00:05:00.054 برای ادرار کردن، روشن می کردن. 00:05:00.054 --> 00:05:01.947 من یه بچه بودم 00:05:01.947 --> 00:05:04.572 و شرایط و دلیل بودنم در اونجا رو 00:05:04.572 --> 00:05:07.003 درک نمی کردم. NOTE Paragraph 00:05:07.003 --> 00:05:11.769 بچه ها بطور شگفت انگیزی انعطاف پذیرن. 00:05:11.769 --> 00:05:15.326 چیزی که در واقع در اون اردوگاه های اسرای جنگی 00:05:15.326 --> 00:05:18.180 به گونه ای ناباورانه، غیرعادی بود، 00:05:18.180 --> 00:05:21.794 برای من عادی شد. 00:05:21.794 --> 00:05:25.484 برام روزانه سه بار صف کشیدن 00:05:25.484 --> 00:05:30.231 برای خوردن غذای بی کیفیت تو یه سالن شلوغ و پر سر و صدا، عادی شد. 00:05:30.231 --> 00:05:32.436 برام دوش گرفتن با پدرم 00:05:32.436 --> 00:05:35.384 تو حمام عمومی، عادی شد. 00:05:35.384 --> 00:05:39.645 زندانی بودن تو یه اردوگاه محصور با سیم خاردار 00:05:39.645 --> 00:05:43.269 عادی شد. NOTE Paragraph 00:05:43.269 --> 00:05:44.910 وقتی جنگ تموم شد، 00:05:44.910 --> 00:05:46.962 آزاد شدیم 00:05:46.962 --> 00:05:48.968 و بهمون یه بلیت یکطرفه داده شد 00:05:48.968 --> 00:05:52.534 که به هرجای ایالات متحده که می خواستیم، بریم. 00:05:52.534 --> 00:05:54.435 پدر و مادرم تصمیم گرفتن برگردن خونه 00:05:54.435 --> 00:05:57.003 به لس آنجلس، 00:05:57.003 --> 00:06:01.384 اما لس آنجلس دیگه پذیرای ما نبود. 00:06:01.384 --> 00:06:02.780 پولی نداشتیم. 00:06:02.780 --> 00:06:05.256 همه چیزمون رو از ما گرفته بودن 00:06:05.256 --> 00:06:07.689 و کینه و دشمنی بیداد می کرد. 00:06:07.689 --> 00:06:10.540 نخستین منزلمون تو اسکیدرو، 00:06:10.540 --> 00:06:15.493 پست ترین نقطه ی شهر، 00:06:15.493 --> 00:06:18.060 میون یه مشت آدم بی کس و کار و مست 00:06:18.060 --> 00:06:20.080 و دیوونه بود 00:06:20.080 --> 00:06:22.674 و بوی ادرار همه جا رو، 00:06:22.674 --> 00:06:25.787 از خیابون و کوچه گرفته 00:06:25.787 --> 00:06:28.108 تا راهروها، فراگرفته بود. 00:06:28.108 --> 00:06:30.810 تجربه ی تلخی بود، 00:06:30.810 --> 00:06:34.226 و برای ما بچه ها، وحشتناک. 00:06:34.226 --> 00:06:36.738 یادم میاد یه بار 00:06:36.738 --> 00:06:39.690 یه مست تلوتلو خوران اومد 00:06:39.690 --> 00:06:42.207 و درست جلوی ما و افتاد 00:06:42.207 --> 00:06:43.857 و بالا آورد. 00:06:43.857 --> 00:06:49.174 خواهرم گفت "مامان، بریم خونه،" 00:06:49.174 --> 00:06:51.480 چون برای ما 00:06:51.480 --> 00:06:54.096 خونه 00:06:54.096 --> 00:06:56.939 پشت سیم خارداربود. NOTE Paragraph 00:06:56.939 --> 00:06:58.590 پدر و مادرم سخت کار کردن 00:06:58.590 --> 00:07:00.547 تا دوباره سرپا بایستن. 00:07:00.547 --> 00:07:01.666 همه چیز رو از دست داده بودیم. 00:07:01.666 --> 00:07:04.170 اونا در میانه ی مسیر زندگی بودن 00:07:04.170 --> 00:07:05.805 و دوباره همه چیز رو از نو شروع کردن. 00:07:05.805 --> 00:07:08.354 با چنگ و دندون کار کردن 00:07:08.354 --> 00:07:11.632 تا بالاخره تونستن 00:07:11.632 --> 00:07:14.120 سرمایه ای جمع کنن 00:07:14.120 --> 00:07:17.285 و یه خونه ی سه اتاق خوابه تو یه محله ی خوب بخرن. 00:07:17.285 --> 00:07:18.876 من چون نوجوون بودم 00:07:18.876 --> 00:07:20.670 درباره ی اسارت دوران بچگیم 00:07:20.670 --> 00:07:23.940 کنجکاو شدم. 00:07:23.940 --> 00:07:26.980 کتاب های قوانین مدنی درباره ی 00:07:26.980 --> 00:07:30.691 ایده آل های مردمسالاری آمریکایی خونده بودم که می گفتن 00:07:30.691 --> 00:07:33.356 همه ی انسان ها برابر آفریده شده اند، 00:07:33.356 --> 00:07:36.267 حق زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی 00:07:36.267 --> 00:07:41.206 از حقوق مسلم اون هاست، 00:07:41.206 --> 00:07:43.440 و این ها برای من 00:07:43.440 --> 00:07:46.829 با اسارت دوران کودکیم تناقض داشتن. 00:07:46.829 --> 00:07:48.910 کتاب های تاریخ خوندم، 00:07:48.910 --> 00:07:51.781 و هیچ چیز در این باره تو اونا پیدا نکردم. 00:07:51.781 --> 00:07:55.685 بنابراین شب ها با پدرم 00:07:55.685 --> 00:08:00.245 به بحث و گفتگوهای داغ می پرداختم. 00:08:00.245 --> 00:08:03.013 خیلی از این گفتگوها با هم داشتیم، 00:08:03.013 --> 00:08:05.792 و چیزی که ازشون دستگیرم شد 00:08:05.792 --> 00:08:07.982 فرزانگی پدرم بود. 00:08:07.982 --> 00:08:10.294 او در اون شرایط اسارت، 00:08:10.294 --> 00:08:13.760 بیشترین سختی رو کشیده بود، 00:08:13.760 --> 00:08:17.737 اما با این وجود، مردمسالاری آمریکایی رو درک می کرد. 00:08:17.737 --> 00:08:20.464 بهم می گفت که مردمسالاری ما 00:08:20.464 --> 00:08:22.571 مردمسالاری برخاسته از مردمه، 00:08:22.571 --> 00:08:25.630 و می تونه به اون درجه از بزرگی که مردم می تونن، برسه 00:08:25.630 --> 00:08:30.821 و به همون مقدار هم مانند مردم دارای اشتباه باشه. 00:08:30.821 --> 00:08:33.081 بهم می گفت که مردمسالاری آمریکایی 00:08:33.081 --> 00:08:37.077 وابستگی شدیدی به انسان های خوبی داره 00:08:37.077 --> 00:08:41.048 که ایده آل های سیستم ما رو ارج می نهند 00:08:41.048 --> 00:08:44.548 و فعالانه در تلاش هستند 00:08:44.548 --> 00:08:47.278 که این مردمسالاری رو جاری کنن. 00:08:47.278 --> 00:08:51.343 و من رو به یه ستاد انتخاباتی برد -- 00:08:51.343 --> 00:08:55.134 ستاد فرماندار ایلینوی برای انتخابات ریاست جمهوری -- 00:08:55.134 --> 00:08:59.822 و با سیاست انتخاباتی آمریکا آشنا کرد. 00:08:59.822 --> 00:09:02.183 برام از 00:09:02.183 --> 00:09:03.961 جوان های آمریکایی ژاپنی تبار 00:09:03.961 --> 00:09:07.021 در جریان جنگ جهانی دوم هم گفت. NOTE Paragraph 00:09:07.021 --> 00:09:09.825 وقتی پرل هاربر بمباران شد، 00:09:09.825 --> 00:09:12.806 جوان های آمریکایی ژاپنی تبار، مانند همه ی جوان های آمریکایی، 00:09:12.806 --> 00:09:15.304 به اداره ی نظام وظیفه سرازیر شدن 00:09:15.304 --> 00:09:18.712 تا داوطلبانه برای کشورمون به جنگ برن. 00:09:18.712 --> 00:09:21.144 اون کار وطن پرستانه 00:09:21.144 --> 00:09:25.462 با یه سیلی پاسخ داده شد. 00:09:25.462 --> 00:09:28.466 نذاشتن خدمت کنیم، 00:09:28.466 --> 00:09:34.328 و ما رو بعنوان دشمن غیربیگانه طبقه بندی کردن. 00:09:34.328 --> 00:09:37.372 خیلی زور داره وقتی می خوای برای کشورت داوطلبانه بجنگی 00:09:37.372 --> 00:09:40.590 بهت بگن دشمن، 00:09:40.590 --> 00:09:44.960 اما از اون بدتر اینکه بهمون "غیربیگانه" می گفتن، 00:09:44.960 --> 00:09:48.070 واژه ای که به معنای 00:09:48.070 --> 00:09:52.111 "شهروند" با بار منفی است. 00:09:52.111 --> 00:09:55.761 حتی واژه ی "شهروند" رو هم ازمون گرفتن، 00:09:55.761 --> 00:10:00.389 یکسال اونا رو زندانی کردن. NOTE Paragraph 00:10:00.389 --> 00:10:02.377 و سپس دولت پی برد 00:10:02.377 --> 00:10:06.747 که با مشکل کمبود نیروی انسانی در زمان جنگ مواجه شده، 00:10:06.747 --> 00:10:11.126 و به همون سرعتی که جمعمون کرده بودن، 00:10:11.126 --> 00:10:13.253 خدمت جوان های آمریکایی ژاپنی تبار رو 00:10:13.253 --> 00:10:16.171 در ارتش، بلامانع کردن. 00:10:16.171 --> 00:10:18.838 کاری بود کاملا غیرمنطقی، 00:10:18.838 --> 00:10:21.072 اما نکته ی شگفت انگیز و 00:10:21.072 --> 00:10:23.429 حیرت آور 00:10:23.429 --> 00:10:25.382 این بود که هزاران 00:10:25.382 --> 00:10:28.340 زد و مرد جوان آمریکایی ژاپنی تبار 00:10:28.340 --> 00:10:32.303 از پشت اون سیم خاردارا بیرون اومده 00:10:32.303 --> 00:10:35.760 همون یونیفرمی رو که تن نگهباناشون بود، پوشیدن، 00:10:35.760 --> 00:10:39.288 خونواده هاشون رو در اسارت ترک کردن 00:10:39.288 --> 00:10:41.602 و به جنگ در راه کشورشون رفتن. NOTE Paragraph 00:10:41.602 --> 00:10:43.563 می گفتن که می رن جنگ 00:10:43.563 --> 00:10:46.829 نه تنها برای رهایی خونواده هاشون 00:10:46.829 --> 00:10:49.387 از بند سیم خاردار، 00:10:49.387 --> 00:10:52.617 بلکه برای اینکه همون ایده آلی براشون ارزشمند بود که 00:10:52.617 --> 00:10:54.840 برای دولتمون ارزشه 00:10:54.840 --> 00:10:56.731 و باید ارزش باشه، 00:10:56.731 --> 00:10:59.232 و این مهم داشت با اتفاقاتی که افتاده بود، 00:10:59.232 --> 00:11:03.145 پایمال می شد. NOTE Paragraph 00:11:03.145 --> 00:11:05.479 همه ی انسان ها برابر آفریده شده اند. 00:11:05.479 --> 00:11:09.300 و برای این کشور به جنگ رفتن. 00:11:09.300 --> 00:11:10.980 اونا رو در یه یگان مجزا 00:11:10.980 --> 00:11:13.202 مختص آمریکایی های ژاپنی تبار گذاشتن 00:11:13.202 --> 00:11:15.826 و به جبهه های اروپا فرستادن، 00:11:15.826 --> 00:11:18.897 و اونا با آغوشی باز این [ماموریت] رو پذیرفتن. 00:11:18.897 --> 00:11:21.742 با شجاعتی مثال زدنی 00:11:21.742 --> 00:11:25.200 و شگفت انگیز جنگیدن. 00:11:25.200 --> 00:11:28.962 به خطرناک ترین ماموریت ها فرستاده شدن 00:11:28.962 --> 00:11:31.843 و نسبت به دیگر یگان ها 00:11:31.843 --> 00:11:35.649 بیشترین تلفات رو دادن. NOTE Paragraph 00:11:35.649 --> 00:11:38.944 یکی از نبردها این رو بخوبی نشون می ده، 00:11:38.944 --> 00:11:41.988 نبرد گوتیک لاین. 00:11:41.988 --> 00:11:44.290 آلمان ها در دامنه ی این کوه، 00:11:44.290 --> 00:11:46.877 دامنه ی سنگی این کوه، 00:11:46.877 --> 00:11:48.449 در غارهای غیرقابل نفوذ 00:11:48.449 --> 00:11:50.929 جا گرفته بودن، 00:11:50.929 --> 00:11:54.200 و سه گردان نیروهای ائتلاف 00:11:54.200 --> 00:11:55.978 به مدت شش ماه 00:11:55.978 --> 00:11:57.462 اونا رو کوبیده بودن 00:11:57.462 --> 00:11:59.892 اما راه به جایی نبرده بودن. 00:11:59.892 --> 00:12:02.786 یگان ۴۴۲ 00:12:02.786 --> 00:12:06.108 برای پشتیبانی فراخوانده شد. 00:12:06.108 --> 00:12:08.274 مردان ۴۴۲ 00:12:08.274 --> 00:12:11.434 ایده ای منحصر بفرد 00:12:11.434 --> 00:12:13.734 اما خطرناک ارائه دادن: 00:12:13.734 --> 00:12:15.529 بخش پشتی کوه 00:12:15.529 --> 00:12:18.190 یه صخره ی عمودی بود. 00:12:18.190 --> 00:12:21.599 آلمان ها فکر می کردن که حمله بهشون از پشت 00:12:21.599 --> 00:12:24.109 امکان پذیر نیست. 00:12:24.109 --> 00:12:28.480 مردان ۴۴۲ تصمیم گرفتن ناممکن رو ممکن کنند. 00:12:28.480 --> 00:12:32.223 یه شب تاریک و بی مهتاب، 00:12:32.223 --> 00:12:36.471 با تمام تجهیزات 00:12:36.471 --> 00:12:40.090 شروع به بالارفتن از دیواره ی سنگی 00:12:40.090 --> 00:12:42.737 با ارتفاع بیش از ۳۰۰ متر کردن. 00:12:42.737 --> 00:12:45.581 همه ی شب 00:12:45.581 --> 00:12:48.631 از صخره بالا رفتن. 00:12:50.279 --> 00:12:52.232 بعضی ها در تاریکی 00:12:52.232 --> 00:12:54.312 دست یا 00:12:54.312 --> 00:12:55.925 پاشون می لغزید 00:12:55.925 --> 00:12:58.122 و به ته دره پرت می شدن 00:12:58.122 --> 00:13:00.203 و می مردن. 00:13:00.203 --> 00:13:04.630 اما همه بی صدا. 00:13:04.630 --> 00:13:07.195 حتی یک نفر هم فریاد نکشید 00:13:07.195 --> 00:13:10.427 تا مبادا موقعیتشون لو بره. 00:13:10.427 --> 00:13:14.285 مردان هشت ساعت بی وقفه بالا رفتن 00:13:14.285 --> 00:13:17.404 و اونایی که تونستن به بالا برسن 00:13:17.404 --> 00:13:21.886 تا طلوع خورشید اونجا موندن، 00:13:21.886 --> 00:13:24.965 و به محض اینکه خورشید دراومد، 00:13:24.965 --> 00:13:26.558 با یه حمله 00:13:26.558 --> 00:13:28.212 آلمان ها روغافلگیر کردن، 00:13:28.212 --> 00:13:29.960 تپه رو گرفتن 00:13:29.960 --> 00:13:32.970 و گوتیک لاین رو تصرف کردن. 00:13:32.970 --> 00:13:35.258 یه بن بست شش ماهه 00:13:35.258 --> 00:13:37.463 وسیله ی یگان ۴۴۲ 00:13:37.463 --> 00:13:40.444 در ۳۲ دقیقه پایان یافت. NOTE Paragraph 00:13:40.444 --> 00:13:44.080 کار بزرگی بود 00:13:44.080 --> 00:13:46.930 و وقتی جنگ تموم شد، 00:13:46.930 --> 00:13:50.147 یگان ۴۴۲ بعنوان پرافتخارترین یگان 00:13:50.147 --> 00:13:52.563 در جنگ جهانی دوم 00:13:52.563 --> 00:13:55.480 به ایالات متحده بازگشت. 00:13:55.480 --> 00:13:58.210 از اونا در کاخ سفید تجلیل بعمل اومد 00:13:58.210 --> 00:14:00.816 و رییس جمهور ترومن خطاب بهشون گفت 00:14:00.816 --> 00:14:04.074 "شما نه تنها با دشمن 00:14:04.074 --> 00:14:08.694 که با تعصب جنگیدید، و پیروز شدید." NOTE Paragraph 00:14:08.694 --> 00:14:12.290 اونا قهرمانان من هستن. 00:14:12.290 --> 00:14:15.337 اونا بر ایمانشون به ایده آل های درخشان این کشور 00:14:15.337 --> 00:14:18.389 استوار بودن، 00:14:18.389 --> 00:14:22.680 و ثابت کردن که آمریکایی بودن 00:14:22.680 --> 00:14:25.890 تنها مختص عده ای خاص نیست، 00:14:25.890 --> 00:14:31.323 و نژاد تعیین کننده ی آمریکایی بودن نیست. 00:14:31.323 --> 00:14:34.900 اونا معنی آمریکایی بودن رو گسترش دادن 00:14:34.900 --> 00:14:37.224 و آمریکایی های ژاپنی تبار رو 00:14:37.224 --> 00:14:41.398 که مورد وحشت، شک و نفرت بودن، در اون گنجوندن. 00:14:41.398 --> 00:14:44.609 اونا عوامل تغییر بودن، 00:14:44.609 --> 00:14:47.091 و برای من 00:14:47.091 --> 00:14:49.308 میراثی به جا گذاشتن. 00:14:49.308 --> 00:14:51.097 اونا قهرمان های من هستن 00:14:51.097 --> 00:14:53.448 و پدرم که مفهوم مردمسالاری رو درک کرد 00:14:53.448 --> 00:14:55.258 و منو به سمتش هدایت کرد، 00:14:55.258 --> 00:14:59.329 قهرمان منه. 00:14:59.329 --> 00:15:01.819 اونا برای من میراثی به جا گذاشتن، 00:15:01.819 --> 00:15:05.181 و اون میراث مسئولیت هایی رو با خود همراه داره، 00:15:05.181 --> 00:15:07.597 و من بر خود وظیفه می دونم 00:15:07.597 --> 00:15:09.586 که کشور خودم رو 00:15:09.586 --> 00:15:12.790 تبدیل به مکانی هرچه بهتر کنم، 00:15:12.790 --> 00:15:15.000 که دولتم رو 00:15:15.000 --> 00:15:18.497 مردمسالارانه تر کنم، 00:15:18.497 --> 00:15:22.237 و به پاس اون قهرمان ها 00:15:22.237 --> 00:15:25.859 و سختی هایی که بر ما گذشته، 00:15:25.859 --> 00:15:27.858 می تونم بعنوان یه آمریکایی-ژاپنی همجنس گرا 00:15:27.858 --> 00:15:30.717 در برابر شما بایستم 00:15:30.717 --> 00:15:33.184 و از همه مهم تر 00:15:33.184 --> 00:15:37.192 به آمریکایی بودن خود افتخار کنم. NOTE Paragraph 00:15:37.192 --> 00:15:39.379 بسیار سپاسگزارم. NOTE Paragraph 00:15:39.379 --> 00:15:41.350 (تشویق)