من از آن بچه‌هایی نبودم که دقیقاً می‌دانستند، وقتی بزرگ شدند چه‌ کار می‌خواهند بکنند. در ۱۵ سال آخر کارم، معلم انگلیسی، وکیل، و سازنده بازی‌های ویدیویی بوده‌ام و اکنون، یک فروشنده دستمال توالت هستم، که سالانه میلیون‌ها رول کاغذ توالت می‌فروشم. (راهی که ما کار می‌کنیم) زندگی درباره جستجوی تقاطع میان چیزی است که دوست دارید، و آنچه واقعاً در آن خوب هستید. به همان سادگی که به نظر می‌رسد، پیدا کردنش خیلی راحت نیست. بعد از مدت کوتاهی به‌عنوان معلم انگلیسی، من به دانشکده حقوق رفتم و به‌عنوان وکیلی در یک شرکت بزرگ در نیویورک مشغول شدم. مثل اکثر آمریکایی‌ها، برای دو، سه سال آینده، برای حفظ زندگی عزیزم به کارم ادامه می‌دادم، تا دیروقت در شغلی کار می‌کردم که فکر می‌کردم در آن خوب هستم اما مطمئناً شغلی نبود که واقعاً دوستش داشته باشم. بعد از آن، به این موضوع رسیدم که اگر ده‌ها هزار ساعت طول نکشد تا واقعاً به چیز خوبی برسیم، حداقل سال‌ها طول می‌کشد. من واقعاً وقت زیادی برای هدر دادن ندارم. این صحبت برای کسانی نیست که به دنبال ترک شغل خود هستند چون رئیس خود را دوست ندارند یا یک روز طولانی در کار داشتند. این برای کسانی است که آماده‌اند تا جهشی کاملاً ترسناک را به یک حرفه کاملاً جدید انجام دهند. پس همان‌طور که در موردِ تغییر شغل فکر می‌کنید، نکاتی وجود دارد که امیدوارم در نظر بگیرید و چند مورد که در طول مسیر انتخاب کرده‌ام. اول، قبل از آمادگی برای حرکت سه چیز وجود دارد که باید در مورد آن‌ها فکر کنید. شماره یک: زندگی حرفه‌ای، در مورد یادگیری است. اگر حتی علاقه‌ای به یادگیری ندارید، این یک علامت قرمز بزرگ است و احتمالاً در آن صنعت آینده‌ای برای شما وجود ندارد. شماره دو: تغییرات شغلی غالباً با جرئت به حرکت در می‌آیند. اگر دائماً شب‌های بدون ‌خوابی دارید که بیدار می‌شوید، به سقف خیره می‌شوید و فکر می‌کنید، «اوه، خدایا. اگر هرگز سعی نکنم این تغییر را انجام دهم یا حتی آن را بررسی نکنم، نمی‌توانم زندگی کنم.» به‌ خودتان جرئت بدهید، شاید زمان آن تغییر شغلی شده باشد. آن روی سکه، یکی از دلایل ادامه ندادن حرکت دردِ کوتاه‌مدت است. اگر رئیس خود را دوست ندارید یا افرادی در دفتر شما را آزرده‌خاطر می‌کنند، در واقع دلیل خوبی برای تغییر شغلی نیست، زیرا وقتی شغل خود را تغییر می‌دهید، عموماً باید از مراتب پایین شروع کنید، و احتمالاً بسیاری از دردهای کوتاه‌مدت را حس می‌کنید، ممکن است ناشی از کمی حقوق یا عدم كسب منصب باشد. درد در هر شغلی اجتناب‌ناپذیر است. اکنون متقاعد شده‌اید که وقت آن است حرفه خود را تغییر دهید. پس سه اقدام وجود دارند که باید فوراً انجام شوند. اول: شبکه، شبکه، شبکه. هیچ‌کس هرگز بدون یک مربی خوب یا یک شبکه پشتیبانی خوب، شغلی ایجاد نمی‌کند. منظورم از شبکه‌سازی این است که تمام توصیه‌های خوبی را که می‌توانید دریافت کنید، به دست بیاورید. فناوری، دسترسی به افراد جدید را بسیار ساده کرده است تا بگویند «سلام، من در حالِ ایجاد تغییر در حرفه‌ام هستم. فقط پنج دقیقه فرصت مکالمه با من دارید؟» آن اشتیاق و گرسنگی و این توانایی اسفنجی بودن است که واقعاً مربیان عالی را جذب می‌کند و آن‌هایی که مایل‌اند به شما فرصت بدهند و توصیه‌های خوبی می‌کنند. پس بروید و با افراد جدید دیدار کنید. دومین کاری که باید فوراً انجام دهید این است که منابع مالی خود را جمع کنید. واقعیت این است، وقتی شغل خود را تغییر می‌دهید، یا کار خود را با منصب پایین‌تر یا دستمزد کمتر و حتی بدون هیچ حقوقی شروع می‌کنید، به‌خصوص اگر کسب‌وکار خودتان را شروع می‌کنید. پس به آنجا بروید و مطمئن شوید امور مالی شما مرتب است تا این انتقال، درد کمتری داشته باشد واقعاً خیلی مهم است. شخصاً برای من هم، چرا که انتقال از وکالت به خلق بازی‌های ویدیویی را انجام دادم، می‌خواستم حداقل ۶ تا ۱۲ ماه باند شخصی در بانک داشته باشم. ممکن است ۶ تا ۱۲ ماه عدد مناسبی برای شما نباشد، اما با خودتان صادق باشید که این چه شماره‌ای باید باشد. سوم: اگر در این لحظه آماده نیستید که پرش کامل را انجام دهید، بعد از آن فشار، کار خود را ادامه دهید. فشارهای جانبی می‌توانند هر چیزی باشند از داوطلب شدن با سازمانی که می‌خواهید در صنعت جدید به آن بپردازید، یا نیمه‌وقت شدن کارتان در آخر هفته‌ها باشد. این روش رایگانی برای رسیدن به یک سلیقه است تا بدانید آیا واقعاً عاشق چیزی هستید. پس آماده‌اید که این حرکت را بکنید یا آن را قبلاً انجام داده‌اید. سه ​​مورد هست که باید در موردشان فکر کنید، اول: نکنید - تکرار می‌کنم - پل‌ها را نسوزانید. سال‌های زیادی برای ساخت این پل‌ها صرف کردید، چرا آن‌ها را می‌سوزانید؟ دنیا بسیار کوچک است، به‌ویژه با تمام این پلتفرم‌های آنلاین، باور کنید، شما این افراد را دوباره و احتمالاً در نامتعارف‌ترین زمان‌ها خواهید دید. دوم: از آنچه در حرفه قبلی یا شغل خود آموخته‌اید، استفاده کنید. بسیاری از این موارد در شغل و حرفه جدید شما به‌احتمال‌زیاد، کاربرد دارند، چه همراهِ تعامل با افراد، ایفای نقش در یک گروه باشد یا برخورد با آدم‌های نادان و مزخرف. همه این موارد واقعاً قابل ‌اجرا هستند. مهم نیست در چه صنعتی باشید حتماً با آدم‌های نادان برخورد می‌کنید، هیچ‌کس از آن مصون نیست و همه باید تشخیص دهند، و می‌دانید که چگونه این کار را بکنید. سوم: وقتی کار جدید خود را شروع می‌کنید، عصبی خواهید شد. اما نگران نباشید، نفس عمیق بکشید، زیرا این چیزی است که می‌خواهم به شما بگویم: شما بخشی از یک گروه جدید هستید، و همه اطرافیان برایِ موفقیت شما تلاش می‌کنند، زیرا موفقیت شما، موفقیت آن‌هاست. پس به حرفه جدید خود، خوش‌آمدید.