1 00:00:01,747 --> 00:00:03,234 این هِنری است. 2 00:00:03,258 --> 00:00:05,064 یک پسر با مزه. 3 00:00:05,088 --> 00:00:07,226 وقتی هنری سه ساله بود، 4 00:00:07,250 --> 00:00:12,185 مادرش دید که او دچار تشنج ناشی از تب شد. 5 00:00:13,080 --> 00:00:18,040 تشنج ناشی از تب، حملهای است که به همراه تب اتفاق میافتاد. 6 00:00:18,064 --> 00:00:19,962 و دکتر گفت، 7 00:00:19,986 --> 00:00:22,728 «نگران نباشید این حملات معمولا با افزایش سن از بین میرود» 8 00:00:23,506 --> 00:00:27,487 وقتی هنری چهارساله بود دچار حملهی تشنجی شد، 9 00:00:27,511 --> 00:00:30,773 حمله ای که هوشیاری از دست میرود و بدن به لرزه میافتد. 10 00:00:30,797 --> 00:00:33,693 تشنج عمومی کلونیک-تونیک. 11 00:00:33,717 --> 00:00:40,701 وقتی دکترها در پروسهی تشخیص دادن صرع بودند، 12 00:00:41,763 --> 00:00:44,439 یک روز صبح مادرش به اتاق هنری رفت تا بیدارش کند، 13 00:00:45,324 --> 00:00:47,228 و وقتی وارد اتاقش شد، 14 00:00:48,753 --> 00:00:53,443 بدنش را سرد و بیجان پیدا کرد. 15 00:00:55,904 --> 00:00:57,960 هنری در اثر ابتلا به SUDEP از دنیا رفت، 16 00:00:57,984 --> 00:01:00,389 مرگ ناگهانی و غیرمنتظره در اثر صرع. 17 00:01:01,714 --> 00:01:04,959 میخواهم بدانم چند نفر از شما واژهی SUDEP رو قبلاً شنیدید. 18 00:01:05,603 --> 00:01:09,969 شما مخاطبان بسیار تحصیل کردهای هستید با این وجود چندتا دست بیشتر بالا نرفته. 19 00:01:09,993 --> 00:01:13,959 SUDEP زمانی رخ میدهد که فرد بهظاهر سالم که دچار بیماری صرع است، 20 00:01:13,983 --> 00:01:17,873 از دنیا میرود و در کالبد شکافی هیچ دلیلی برای مرگ شخص نمیتوان پیدا کرد. 21 00:01:20,082 --> 00:01:23,685 هر ۷ تا ۹ دقیقه یک نفر در اثر SUDEP از دنیا میرود. 22 00:01:24,217 --> 00:01:27,096 یعنی به طور متوسط دو نفر در هر برنامهی سخنرانی TED. 23 00:01:31,411 --> 00:01:35,070 مغز معمولی فعالیتهای الکتریکی دارد. 24 00:01:35,094 --> 00:01:37,229 شما میتوانید یک سری از امواج الکتریکی 25 00:01:37,253 --> 00:01:40,317 که از یک مغز بیرون میآید را در این تصویر ببینید. 26 00:01:40,341 --> 00:01:44,087 فعالیتهای الکتریکی عادی باید به این صورت باشد 27 00:01:44,111 --> 00:01:46,246 تا یک نوار مغزی بتواند آنرا بخواند. 28 00:01:46,270 --> 00:01:50,687 وقتی تشنج اتفاق میافتد، فعالیتهای الکتریکی کمی غیرعادی میشوند، 29 00:01:50,711 --> 00:01:52,096 و ممکن است مرکزی باشد. 30 00:01:52,120 --> 00:01:54,620 ممکن است فقط در ناحیهی کوچکی از مغز اتفاق بیفتد. 31 00:01:54,644 --> 00:01:58,452 وقتی این اتفاق میافتد ممکن است حس عجیبی به شما دست بدهد. 32 00:01:58,476 --> 00:02:01,509 همین الان هم ممکن است در بین شما این اتفاق بیفتد، 33 00:02:01,533 --> 00:02:04,135 و ممکن است نفر کناری شما حتی متوجهاش نشود. 34 00:02:04,159 --> 00:02:08,079 اما اگر دچار تشنج شوید آن نقطهی قرمز در مغز گسترش پیدا میکند 35 00:02:08,103 --> 00:02:10,095 در مغز، مثل جنگلی که آتش گرفته. 36 00:02:10,119 --> 00:02:11,793 و بعد به قسمتهای دیگر میرود، 37 00:02:11,817 --> 00:02:16,388 و این تشنج عمومی هشیاری را از بین میبرد 38 00:02:16,412 --> 00:02:17,988 و موجب رعشه میشود. 39 00:02:18,680 --> 00:02:22,822 هر ساله در ایالات متحده تعداد SUDEP 40 00:02:22,846 --> 00:02:25,505 از سندروم مرگ ناگهانی نوزاد هم بیشتراست. 41 00:02:26,298 --> 00:02:29,300 چند نفر از شما در مورد مرگ ناگهانی نوزادان شنیدهاید؟ 42 00:02:29,324 --> 00:02:31,280 تقریبا همهی دستها بالا رفت. 43 00:02:31,304 --> 00:02:33,027 اینجا پس چه اتفاقی افتاده؟ 44 00:02:33,051 --> 00:02:38,194 چرا این نوع مرگ بسیار شایع است ولی مردم هنوز از آن خبر ندارند؟ 45 00:02:38,218 --> 00:02:40,654 و برای جلوگیری از آن چه میتوان کرد؟ 46 00:02:40,678 --> 00:02:42,980 از نظر علمی دو راه وجود دارد 47 00:02:43,004 --> 00:02:46,377 که از خطر SUDEP جلوگیری و یا یا آن را کم میکند. 48 00:02:47,115 --> 00:02:49,670 راه اول: «از دستورالعملهای دکترتان پیروی کنید.» 49 00:02:49,694 --> 00:02:51,130 «داروهایتان را مصرف کنید.» 50 00:02:51,154 --> 00:02:53,355 دو سوم کسانی که صرع دارند 51 00:02:53,379 --> 00:02:55,498 با مصرف دارو بیماریشان کنترل میشود. 52 00:02:55,848 --> 00:03:00,019 دومین راهی که خطر SUDEP را کاهش میدهد داشتن یک همراه است. 53 00:03:00,043 --> 00:03:04,737 کسی که هنگام وقوع حمله کنارتان باشد. 54 00:03:04,761 --> 00:03:08,682 با وجود اینکه بسیاری از شما تا حالا اسم SUDEP را نشنیدید، 55 00:03:08,706 --> 00:03:13,895 درواقع دومین علت مرگ زودرس ازمیانگین سالهایی است که درصورت عدم مرگ 56 00:03:13,919 --> 00:03:16,895 زودرس میتوانسته زندگی کند در بین همهی بیماریهای عصبی است. 57 00:03:17,197 --> 00:03:21,483 نمودار افقی تعداد مرگ و میر 58 00:03:21,507 --> 00:03:24,673 ضربدر طول عمر، 59 00:03:24,697 --> 00:03:28,136 هرچقدر بیشتر باشد اثر مخربتری دارد. 60 00:03:28,522 --> 00:03:31,496 هرچند که SUDEP برخلاف سایر علتها، 61 00:03:31,520 --> 00:03:37,236 چیزی است که مردم میتوانند از آن جلوگیری کنند. 62 00:03:37,778 --> 00:03:44,778 اما چرا رز ریکارد، محقق هوش مصنوعی، در مورد SUDEP برای شما میگوید؟ 63 00:03:44,802 --> 00:03:47,323 من عصب شناس نیستم. 64 00:03:47,347 --> 00:03:51,562 وقتی در آزمایشگاه رسانه روی سنجش احساسات کار میکردم، 65 00:03:51,586 --> 00:03:54,808 و سعی میکردم دستگاه را نسبت به احساساتمان هوشمندتر کنم، 66 00:03:54,832 --> 00:03:57,363 روی اندازه گیری استرس خیلی کار کردیم. 67 00:03:59,212 --> 00:04:01,148 حسگرهای زیادی ساختیم 68 00:04:01,172 --> 00:04:03,553 که استرس را از راههای مختلف زیادی اندازه میگرفت. 69 00:04:03,577 --> 00:04:05,897 ولی یک راه بهخصوص 70 00:04:05,921 --> 00:04:10,033 یکی از این کارهای قدیمی اندازه گیری کف دستی بود که عرق میکرد 71 00:04:10,057 --> 00:04:11,801 با سیگنالهای الکتریکی. 72 00:04:11,825 --> 00:04:13,574 این سیگنال هدایتگر پوستی است 73 00:04:13,598 --> 00:04:15,716 که وقتی عصبی میشوید بالا میرود، 74 00:04:15,740 --> 00:04:19,312 اما این بالا و پایین رفتن به شرایط جذاب دیگری هم بستگی دارد. 75 00:04:19,336 --> 00:04:22,358 اما اندازهگیری آن با سیم روی دست ناراحت کننده است. 76 00:04:22,382 --> 00:04:26,127 سپس ما راههای دیگری در آزمایشگاه MIT رسانه اختراع کردیم. 77 00:04:26,151 --> 00:04:28,324 و با این وسایلی که قابل پوشیدن است، 78 00:04:28,348 --> 00:04:33,153 اطلاعات بالینی دست اولی در هر ساعت از هفت روز هفته بهدست آمد. 79 00:04:33,609 --> 00:04:36,142 این تصویری است که نشان میدهد چه شکلی بود 80 00:04:36,166 --> 00:04:42,761 اولین بار یک دانشجوی MIT اطلاعات هرساعت هرروز هفته را از هدایتگر پوستی 81 00:04:43,187 --> 00:04:45,545 روی مچ دست جمعآوری کرد. بگذارید کمی بزرگترش کنم. 82 00:04:45,569 --> 00:04:48,594 شما ۲۴ ساعت را از سمت چپ به راست میبینید 83 00:04:48,618 --> 00:04:50,545 و این اطلاعات دو روز است. 84 00:04:50,569 --> 00:04:53,251 اولین بار، چیزی که ما را شگفت زده کرد 85 00:04:53,275 --> 00:04:56,621 این بود که خواب نقطه اوج نمودار را داشت. 86 00:04:56,645 --> 00:04:58,395 بهنظر اشتباه میآید، اینطورنیست؟ 87 00:04:58,419 --> 00:05:02,597 شما وقتی خواب هستید آرام هستید، پس چه اتفاقی میافتد؟ 88 00:05:02,621 --> 00:05:05,074 خوب، معلوم است که فیزیولوژی ما درطول خواب 89 00:05:05,098 --> 00:05:07,741 متفاوتتر از زمان بیداری است، 90 00:05:07,765 --> 00:05:09,949 درحالیکه کمی هم اسرارآمیز بهنظر میرسد. 91 00:05:09,973 --> 00:05:13,717 چرا این نقاط اوج معمولا در زمان خواب بالاترند، 92 00:05:13,741 --> 00:05:16,911 ما باور داریم که این موضوع در ارتباط با تثبیت حافظه 93 00:05:16,935 --> 00:05:18,990 و شکلگیری حافظه در زمان خواب است. 94 00:05:19,895 --> 00:05:23,466 همچنین آنچه مشاهده شد کاملا منطبق با انتظار ما بود. 95 00:05:23,490 --> 00:05:25,840 وقتی دانشجویانMIT با جدیت در آزمایشگاه روی 96 00:05:25,864 --> 00:05:27,253 پروژههای خود کار میکردند 97 00:05:27,277 --> 00:05:31,824 نه تنها فشار احساسی بود، بلکه از نظر ادراکی هم تحت فشار بودند، 98 00:05:31,848 --> 00:05:36,709 مشخص شد که فشار ادراکی، تلاش ادراکی، درگیری ذهنی، 99 00:05:36,733 --> 00:05:38,927 هیجان یادگیری چیزی-- 100 00:05:38,951 --> 00:05:41,288 همه اینها سینگالها را بالا میبرد. 101 00:05:43,014 --> 00:05:46,752 متاسفانه، با شرمندگی استادان MIT، 102 00:05:46,776 --> 00:05:47,855 ( خنده حضار) 103 00:05:47,879 --> 00:05:52,347 پایینترین نمرهی روزانه فعالیتهای کلاس بود. 104 00:05:52,810 --> 00:05:55,326 الان اطلاعات یک فرد را به شما نشان میدهم. 105 00:05:55,350 --> 00:05:57,960 متاسفانه به طور کلی این اطلاعات درست است. 106 00:06:00,400 --> 00:06:04,789 داخل این نوارعرقگیر یک حسگررسانهای هست، 107 00:06:04,813 --> 00:06:09,899 یک روز یکی از شاگردان دوره لیسانسم در زد 108 00:06:09,923 --> 00:06:12,598 درست آخر ترم دسامبر، 109 00:06:12,622 --> 00:06:14,812 او گفت: «پروفسور پیکارد، 110 00:06:14,836 --> 00:06:17,550 میتوانم یکی از مچبندهای شما را قرض بگیرم؟ 111 00:06:17,574 --> 00:06:21,303 برادر کوچکم اوتیسم دارد و نمیتواند صحبت کند، 112 00:06:21,327 --> 00:06:23,494 میخواهم بدانم چه چیزی باعث فشار روحی اوست.» 113 00:06:24,434 --> 00:06:27,292 گفتم: « البته بهجای یکی، دوتا ببر.» 114 00:06:27,316 --> 00:06:30,108 چون زود خراب میشوند. 115 00:06:30,132 --> 00:06:32,752 آنها را به خانه برد و برای برادرش استفاده کرد 116 00:06:32,776 --> 00:06:35,945 حالا من برگشتم MIT و دارم اطلاعات را روی لب تابم میبینم، 117 00:06:35,969 --> 00:06:38,830 روز اول فکر کردم که «عجیب است، 118 00:06:38,854 --> 00:06:41,845 او آنها را روی دو مچ بسته به جای اینکه صبر کند یکی خراب شود. 119 00:06:41,869 --> 00:06:44,189 خیلی خب، اشکال ندارد، دستورالعمل مرا انجام نده!» 120 00:06:44,213 --> 00:06:45,931 خوشحالم که او این کار را نکرد. 121 00:06:46,377 --> 00:06:49,583 روز دوم-- مثل فعالیتهای کلاس بود. 122 00:06:49,607 --> 00:06:50,869 (خنده حضار) 123 00:06:51,389 --> 00:06:52,718 روزهای بعدی هم. 124 00:06:53,404 --> 00:06:57,918 روز بعد سیگنال یک دست کاملا صاف بود 125 00:06:57,942 --> 00:07:01,900 و سیگنال دست دیگر بالاترین حدی که دیده بودم، 126 00:07:02,496 --> 00:07:04,814 و من فکرکردم«چه خبراست؟» 127 00:07:04,838 --> 00:07:08,298 ما در MIT مردم را تحت هر فشاری قرار داده بودیم. 128 00:07:08,933 --> 00:07:10,671 هیچوقت چنین اوجی ندیده بودم.» 129 00:07:12,409 --> 00:07:14,378 و این فقط در یک سمت بود. 130 00:07:14,402 --> 00:07:17,546 چطور ممکن است که فقط در یک طرف فشار باشد و نه در طرف دیگر؟ 131 00:07:17,570 --> 00:07:20,440 فکرکردم حتما یکی از این حسگرها خراب است. 132 00:07:21,185 --> 00:07:23,102 الان من یک مهندس الکترونیک تجربی هستم، 133 00:07:23,126 --> 00:07:25,795 بنابراین برای رفع مشکلات یکسری کارها را انجام دادم، 134 00:07:25,819 --> 00:07:28,318 خلاصه کنم، نتوانستم آن را دوباره بسازم. 135 00:07:28,962 --> 00:07:31,995 پس شیوهی قدیمی رفع اشکال را دنبال کردم. 136 00:07:32,019 --> 00:07:35,301 به دانشجویی که به تعطیلات رفته بود زنگ زدم. 137 00:07:35,325 --> 00:07:39,668 «سلام، برادر کوچکت چطور است؟ کریسمس چطور است؟ 138 00:07:39,692 --> 00:07:42,973 میدانی چه اتفاقی برای برادرت افتاده؟» 139 00:07:42,997 --> 00:07:44,953 من مشخصات آن روز و ساعت خاص را دادم، 140 00:07:44,977 --> 00:07:46,278 و اطلاعات را. 141 00:07:46,302 --> 00:07:49,717 او گفت:«نمی دانم، اما دفتر خاطرات را بررسی میکنم.» 142 00:07:50,850 --> 00:07:53,758 دفتر خاطرات؟ دانشجوی MIT دفتر خاطرات دارد؟ 143 00:07:53,782 --> 00:07:55,601 صبر کردم تا برگشت. 144 00:07:55,625 --> 00:07:57,164 او ساعت و تاریخ دقیق را داشت، 145 00:07:57,188 --> 00:08:01,041 و گفت:« دقیقا قبل از یک تشنج بزرگ بود.» 146 00:08:02,942 --> 00:08:06,291 در آن زمان من چیزی در مورد صرع نمیدانستم، 147 00:08:06,315 --> 00:08:08,474 تحقیقات زیادی کردم، 148 00:08:08,498 --> 00:08:11,624 متوجه شدم که پدر یکی از دانشجویان رییس بخش اعصاب است 149 00:08:11,648 --> 00:08:13,648 در بیمارستان کودکان بوستون، 150 00:08:13,672 --> 00:08:15,961 شهامت بخرج دادم و به دکتر جو مادسن زنگ زدم. 151 00:08:15,985 --> 00:08:18,454 «سلام دکتر مادسن، من روزلیند پیکارد هستم. 152 00:08:18,478 --> 00:08:22,374 آیا ممکن است کسی 153 00:08:22,398 --> 00:08:26,801 چنین لرزش شدید عصبی داشته باشد»-- 154 00:08:26,825 --> 00:08:29,403 که از طریق هدایتگر پوستی 155 00:08:29,427 --> 00:08:31,099 بیست دقیقه قبل از تنشج، معلوم شود؟» 156 00:08:32,172 --> 00:08:34,291 او گفت: «احتمالا نه.» 157 00:08:35,997 --> 00:08:37,331 گفت:«جالب است. 158 00:08:37,355 --> 00:08:40,123 ما افرادی را داشتیم که بیست دقیقه قبل از تشنج 159 00:08:40,147 --> 00:08:42,227 موهای انتهای بازویشان سیخ میشد.» 160 00:08:43,060 --> 00:08:44,375 من پرسیم «روی یک دست؟» 161 00:08:44,399 --> 00:08:46,529 نمیخواستم همان بار اول به او بگویم. 162 00:08:46,553 --> 00:08:48,942 فکر میکردم خیلی مسخره است. 163 00:08:48,966 --> 00:08:51,259 او توضیح داد که این اتفاق چگونه در مغز میافتد، 164 00:08:51,283 --> 00:08:53,456 او علاقهمند شد. من اطلاعات را به او نشان دادم 165 00:08:53,480 --> 00:08:56,428 ما دستگاههای بیشتری ساختیم که درست انجام شود 166 00:08:56,452 --> 00:08:58,526 ۹۰ خانواده در این پژوهش ثبت نام کردند. 167 00:08:58,550 --> 00:09:01,779 با کودکانی که میخواستند همه روزه کنترل شوند 168 00:09:01,803 --> 00:09:05,174 با EEG استاندار طلایی در جمجمه 169 00:09:05,198 --> 00:09:06,741 برای خواندن فعالیت مغز، 170 00:09:06,765 --> 00:09:08,708 فیلم برای دیدن رفتار، 171 00:09:08,732 --> 00:09:12,392 ثبت ضربان قلب بوسیله برق و حالا ثبت فعالیتهای پوست، 172 00:09:12,416 --> 00:09:15,001 تا ببینند آیا چیزی در اطراف هست 173 00:09:15,025 --> 00:09:17,471 که در رابطه با تشنج باشد. 174 00:09:18,263 --> 00:09:24,704 در ۱۰۰ درصد اولین نشنجهای جدی 175 00:09:24,728 --> 00:09:28,361 این واکنشها را در رسانای پوستی پیدا کردیم 176 00:09:28,385 --> 00:09:30,388 این قسمت آبی در وسط وقتی که پسر خواب بوده، 177 00:09:30,412 --> 00:09:32,384 معمولا بالاترین نقطه در طول روز است. 178 00:09:32,408 --> 00:09:36,040 این سه تشنج که اینجا مشاهده میکنید از جنگل بیرون زده 179 00:09:36,064 --> 00:09:37,540 مثل درختان ماموت. 180 00:09:39,096 --> 00:09:42,676 بعلاوه وقتی این هدایتگرهای پوستی را دوبرابرمیکنید 181 00:09:42,700 --> 00:09:46,217 با حرکت از سمت مچ شما اطلاعات زیادی میگیرید 182 00:09:46,241 --> 00:09:51,041 و میتوانید ماشین یادگیری و هوش مصنوعی را آموزش دهید 183 00:09:51,065 --> 00:09:55,858 و میتوانید یک هوش مصنوعی اتوماتیک بسازید که این الگوها را پیدا کند 184 00:09:55,882 --> 00:10:00,097 بهتر از آنچه یک ردیاب لرزشی میتواند انجام دهد. 185 00:10:00,121 --> 00:10:04,388 پس دریافتیم که نیاز داریم برای بیرون آوردن این 186 00:10:04,412 --> 00:10:06,770 و با کار دانشجوی دکترا، مینگ زرپو 187 00:10:06,794 --> 00:10:09,821 و بعدها پیشرفتهای بیشتر توسط Empatica 188 00:10:09,845 --> 00:10:13,689 پیشرفت بیشتری حاصل شد و تشخیص تشنج خیلی دقیقتر شد. 189 00:10:13,713 --> 00:10:16,618 ما همچنین چیزهای دیگری هم دررابطه با SUDEP آموختیم. 190 00:10:16,642 --> 00:10:20,054 یکی از آموختهها اینکه SUDEP، 191 00:10:20,078 --> 00:10:22,990 بعد ازتشنج کلی-تونیک کلونیک نادر است، 192 00:10:23,014 --> 00:10:26,251 بیشتر احتمال دارد بعد از آن نوع اتفاق بیفتد. 193 00:10:26,275 --> 00:10:29,394 وقتی این اتفاق پیش بیاید، در زمان تشنج نیست، 194 00:10:29,418 --> 00:10:32,284 و معمولا بلافاصله بعد از تشنج رخ نمیدهد، 195 00:10:32,308 --> 00:10:34,023 اما بلافاصله، 196 00:10:34,047 --> 00:10:37,109 وقتی که فرد کاملا بیحرکت و آرام است 197 00:10:37,133 --> 00:10:42,080 وقتی که تنفس متوقف میشود، ممکن است که آنها وارد مرحله دیگری شوند، 198 00:10:42,104 --> 00:10:45,128 و بعد از توقف تنفس، قلب از حرکت بازمیایستد. 199 00:10:45,152 --> 00:10:47,195 پس مقداری زمان هست تا کسی به آنجا برسد. 200 00:10:48,349 --> 00:10:53,253 همچنین ما فهمیدیم که یک منطقهای در داخل مغز هست به نام آمیگدال، 201 00:10:53,277 --> 00:10:56,213 که در مطالعات روی احساسات آن را خیلی بررسی کرده بودیم. 202 00:10:56,237 --> 00:10:57,518 ما دو تا آمیگدالاس داریم، 203 00:10:57,542 --> 00:10:59,215 و اگر سمت راست را تحریک کنید، 204 00:10:59,239 --> 00:11:01,978 شما یک واکنش زیاد در این هدایتگر پوستی میگیرید. 205 00:11:02,002 --> 00:11:06,247 اکنون برای انجام دادنش باید یک جراحی باز مغزی انجام دهید، 206 00:11:06,271 --> 00:11:09,104 در واقع چیزی نیست که بخواهیم داوطلبانه انجامش دهیم، 207 00:11:09,128 --> 00:11:11,641 اما موجب واکنش زیادی درهدایتگر پوستی سمت راست میشود 208 00:11:11,665 --> 00:11:15,518 تحریک سمت چپ، واکنش زیاد در کف دست دارد. 209 00:11:15,542 --> 00:11:19,582 و بیشتر وقتی کسی آمیگدال را تحریک میکند 210 00:11:19,606 --> 00:11:23,025 وقتی نشستهاید و ممکن است کاری انجام دهید 211 00:11:23,049 --> 00:11:24,937 شما هیچ نشانهای ازدرد نمیبینید، 212 00:11:25,620 --> 00:11:26,906 اما شما نفس نمیکشید، 213 00:11:28,470 --> 00:11:31,787 و این ادامه پیدا میکند تا اینکه شما را دوباره تحریک کنند. 214 00:11:32,599 --> 00:11:34,112 «رز آنجا هستی؟» 215 00:11:34,136 --> 00:11:36,067 وشما دهانتان را بازمیکنید تا حرف بزنید. 216 00:11:36,868 --> 00:11:39,062 و نفس میکشید تا صحبت کنید، 217 00:11:39,086 --> 00:11:40,591 شما دوباره نفس میکشید. 218 00:11:42,762 --> 00:11:46,382 ما کار روی استرس را شروع کرده بودیم، 219 00:11:46,406 --> 00:11:48,659 توانسته بودیم تعداد زیادی حسگر بسازیم 220 00:11:48,683 --> 00:11:50,815 که اطلاعات خیلی خوبی جمع آوری می کرد بهطوری 221 00:11:50,839 --> 00:11:53,760 که ما میتوانستیم آزمایشگاه را رها کنیم و درفضای عادی کارکنیم 222 00:11:53,784 --> 00:11:56,648 بهطور تصادفی یک واکنشی در ارتباط با تشنج پیدا کردیم، 223 00:11:56,672 --> 00:11:59,531 فعال کردن عصبی که که میتواند منجر به واکنش بزرگتری از 224 00:11:59,555 --> 00:12:00,865 استرسزاهای سنتی شود؛ 225 00:12:00,889 --> 00:12:04,087 تعداد زیادی از همکاران بیمارستانها و بخشهای کنترل صرع، 226 00:12:04,111 --> 00:12:05,939 مخصوصا بیمارستان کودکان بوستون 227 00:12:05,963 --> 00:12:07,114 و بیرگام؛ 228 00:12:07,138 --> 00:12:09,663 و ماشین یادگیری و درصدر آن هوش مصنوعی 229 00:12:09,687 --> 00:12:12,708 دادههای زیادی جمع میشد 230 00:12:12,732 --> 00:12:15,361 تلاش برای درک این وقایع اگر بتوانیم از مرگ ناگهانی 231 00:12:15,385 --> 00:12:16,979 در اثر صرع جلوگیری کنیم. 232 00:12:18,023 --> 00:12:21,586 این مساله الان توسط Empatica تجاری شده است، 233 00:12:21,610 --> 00:12:24,499 کاری که من شروع کردم یک امتیاز پنهان داشت، 234 00:12:24,523 --> 00:12:28,729 گروه یک کارشگفتآور کرد و به تکنولوژی رابهبود بخشید 235 00:12:28,753 --> 00:12:30,512 برای ساخت حسگرهای خوب که نه تنها زمان 236 00:12:30,536 --> 00:12:34,395 و مراحل و خواب و همه چیزهای خوب را میگوید بلکه 237 00:12:34,419 --> 00:12:37,515 زمان واقعی هوش مصنوعی و ماشین یادگیری را 238 00:12:37,539 --> 00:12:40,157 برای تشخیص عمومی تشنج تونیک-کلونیک نشان میدهد 239 00:12:40,181 --> 00:12:42,332 و هشدار کمک میفرستد 240 00:12:42,356 --> 00:12:45,548 اگر من صرع داشته باشم و هوشیاریم را از دست داده باشم. 241 00:12:45,572 --> 00:12:48,388 FDA این را تایید کرده است 242 00:12:48,412 --> 00:12:52,552 اولین ساعت هوشمندی که در عصب شناسی تایید گرفته است. 243 00:12:53,923 --> 00:13:00,923 (تشویق حضار) 244 00:13:02,674 --> 00:13:06,205 اسلاید بعدی چیزی است که باعث بالارفتن هدایتگرهای پوستی شد. 245 00:13:06,811 --> 00:13:08,517 یک روز صبح من ایمیلم را چک میکردم 246 00:13:08,541 --> 00:13:10,838 یک ایمیلی دیدم از مادری که 247 00:13:10,862 --> 00:13:12,748 می گفت درحمام بوده، 248 00:13:12,772 --> 00:13:15,225 و تلفنش روی سکوی حمام بوده، 249 00:13:15,249 --> 00:13:17,406 و فهمید که شاید دخترش به کمک نیازداشته باشد. 250 00:13:18,196 --> 00:13:21,577 پس حمام را رها کرد و به سمت اتاق خواب دخترش دوید، 251 00:13:21,601 --> 00:13:25,344 دخترش را دمر در تخت دید در حالیکه کبود شده بود و نفس نمیکشید. 252 00:13:25,368 --> 00:13:28,649 او را برگردانند-- تحریک انسانی--- 253 00:13:28,673 --> 00:13:32,356 و دخترش نفس کشید، 254 00:13:32,380 --> 00:13:36,334 و رنگ دخترش صورتی شد و خوب شد. 255 00:13:37,551 --> 00:13:40,775 من رنگم پرید وقتی این ایمیل را خواندم. 256 00:13:40,799 --> 00:13:43,121 اولین واکنشم این بود: «اوه، نه، عالی نیست. 257 00:13:43,145 --> 00:13:45,470 بلوتوث و باتری میتوانند خراب شوند واز کاربیفتند 258 00:13:45,494 --> 00:13:47,971 همه چیز میتواند خوب کار نکند. به آنها تکیه نکن.» 259 00:13:47,995 --> 00:13:51,403 و او گفت:«باشه، میدانم که تکنولوژی بینقص نیست. 260 00:13:51,427 --> 00:13:53,590 هیچکدام از ما نمیتوانیم همیشه آنجا باشیم. 261 00:13:54,844 --> 00:13:59,186 اما این وسیله بعلاوه هوش مصنوعی 262 00:13:59,210 --> 00:14:02,314 توانست مرا به موقع به آنجا برساند تا جان دخترم را نجات دهم.» 263 00:14:05,933 --> 00:14:07,839 حالا من به کودکان اشاره کردهام، 264 00:14:07,863 --> 00:14:13,570 اما واقعا مرگ ناگهانی در میان مردم در دهههای ۲۰، ۳۰ و ۴۰ بالاست 265 00:14:13,594 --> 00:14:15,410 و خط دیگری که میخواهم بگذارم 266 00:14:15,434 --> 00:14:17,887 ممکن است برای تعدادی ناراحت کننده باشد، 267 00:14:17,911 --> 00:14:20,285 اما برای همهی ما کمتر ناراحت کننده خواهد بود 268 00:14:20,309 --> 00:14:23,379 اگر این لیست را به همه کسانی که می شناسید تعمیم دهید. 269 00:14:24,437 --> 00:14:26,775 آیا ممکن است این اتفاق برای کسی که میشناسید 270 00:14:27,197 --> 00:14:29,939 پیش بیاید؟ دلیلی که این پرسش سخت را مطرح کردم 271 00:14:29,963 --> 00:14:34,875 این است که ازهر ۲۶ نفر، یک نفراز شما میتواند زمانی صرع بگیرد، 272 00:14:34,899 --> 00:14:37,134 و تا آنجایی که من آموختهام، 273 00:14:37,158 --> 00:14:40,492 مبتلایان به صرع معمولا به دوستان و همسایگان خود نمی گویند 274 00:14:40,516 --> 00:14:41,674 که صرع دارند. 275 00:14:41,698 --> 00:14:46,619 بنابراین اگر میخواهید به آنها اجازه دهید از هوش مصنوعی یا هر چیز دیگری استفاده کنند 276 00:14:46,643 --> 00:14:51,057 در لحظهای که نیاز هست شما را صدا کنند، 277 00:14:51,081 --> 00:14:52,699 اگر اجازه بدهید بدانند، 278 00:14:52,723 --> 00:14:55,077 میتوانید تغییری در زندگی آنها ایجاد کنید. 279 00:14:55,728 --> 00:14:58,579 چرا همه برای ساخت هوش مصنوعی بسختی کار میکنند؟ 280 00:15:00,101 --> 00:15:01,302 چند دلیل دارد: 281 00:15:01,326 --> 00:15:03,489 یکی ناتاشا است، دختری که زندگی کرد 282 00:15:03,513 --> 00:15:05,905 و خانوادهاش از من خواستند، اسمش را بیاورم. 283 00:15:06,977 --> 00:15:08,589 دیگری خانوادهی او 284 00:15:08,613 --> 00:15:10,804 و افراد فوق العادهای که 285 00:15:10,828 --> 00:15:13,653 میخواهند دیگران را در این شرایط کمک کنند 286 00:15:13,677 --> 00:15:16,970 که قبلا از اینکه دیگران شرایط آنها را بدانند ناراحت بودند. 287 00:15:17,901 --> 00:15:19,774 دلیل دیگر اینکه همهی ما 288 00:15:19,798 --> 00:15:25,130 این فرصت را داریم که آیندهی هوش مصنوعی را شکل دهیم. 289 00:15:25,154 --> 00:15:27,511 ما واقعا میتوانیم آن را تغییر دهیم، 290 00:15:27,535 --> 00:15:29,939 برای اینکه ما کسانی هستیم که آن را میسازیم. 291 00:15:29,963 --> 00:15:31,940 پس بیایید هوش مصنوعی بسازیم 292 00:15:31,964 --> 00:15:35,256 که زندگی همه را بهتر کند. 293 00:15:35,982 --> 00:15:37,133 متشکرم. 294 00:15:37,157 --> 00:15:41,571 (تشویق حضار)