-
Títol:
چگونه حفاظت از منابع طبیعی توسط جوامع میتواند حیات وحش را نجات دهد
-
Descripció:
حامی حیات وحش و همیار TED موریانگلز بیزا شیر معروف سسیل را مطالعه میکرد تا زمانی در سال ۲۰۱۵ یک شکارچی به او شلیک کرد. او میخواهد بداند که اوضاع چگونه میتوانست تغییر کند و میپرسد، «چه میشد اگر جامعهای که کنار سسیل زندگی میکرد درگیر محافظت از او بود؟» در صحبتی مختصر، بیزا وضعیت حفاظت از منابع طبیعی را در وطنش زیمباوه و اینکه چرا فکر میکند جوامعی که با حیات وحش زندگی میکنند بهترین موقعیت را برای محافظت از آنها دارند با ما به اشتراک میگذارد.
-
Speaker:
موریانگلز بیزا
-
من یک محافظ شیر هستم.
-
به نظر باحال است، اینطور نیست؟
-
ممکن است بعضی از مردم
ندانند معنای آن چیست.
-
اما مطمئنم شما در مورد شیر سسیل شنیدهاید.
-
[شیر سسیل (۲۰۱۵- ۲۰۰۲)]
¶
-
-
-
در دوم ژوئیه ۲۰۱۵،
-
زندگیش با شلیک یک شکارچی به پایان رسید.
-
میگویند وقتی حیوانی را مطالعه میکنید
ممکن است به او علاقمند شوید.
¶
-
برای من، این موضوع در مورد
شیر سسیل صادق بود،
-
سه سال او را میشناختم و در منطقه
-
حفاظت شده هوانگ مطالعه میکردم.
-
برای مرگ او احساس دلشکستگی داشتم.
-
اما نکته مثبت این فاجعه
-
توجهی است که داستان او به سمت
-
وضعیت حیوانات وحشی تحت خطر معطوف ساخت.
-
-
شروع کردم به پرسیدن این سوالها از خودم:
-
چه میشد اگر جامعهای که
کنار شیر سسیل زندگی میکرد
-
درگیر محافظت از آن بود؟
-
چه میشد اگر به جای ۲۹ سال
وقتی ۱۰ سالم بود سسیل را ملاقات میکردم؟
-
آیا من یا همکلاسیهایم میتوانستیم
سرنوشت او را تغییر دهیم؟
-
افراد زیادی کار میکنند
تا مانع ناپدید شدن شیرها شوند.
-
اما تعداد کمی از این افراد
بومی این کشورها هستند
-
یا از جوامعی که
بیشترین تاثیر را میپذیرند.
-
اما جوامعی که با شیرها زندگی میکنند
-
در بهترین موقعیت هستند
تا بیشترین کمک را به شیرها کنند.
-
افراد بومی باید در خط مقدم
¶
-
راه حل چالشهای مرتبط با حیاط وحش باشند.
-
گاهی اوقات تغییر تنها
-
زمانی میتواند رخ دهد که مردمی که بیشترین
تاثیر را میپذیرند مسئولیت را قبول کنند.
-
جوامع بومی نقش مهمی در
-
مبارزه با شکار و
تجارت غیرقانونی حیات وحش دارند،
-
که خطرات اصلی شیرها
و بقیه حیات وحش هستند.
-
به عنوان یک زن سیاهپوست افریقایی در علوم،
¶
-
مردمی که ملاقات میکنم
همیشه کنجکاو هستند بدانند
-
که آیا همیشه میخواستهام
یک حامی حیات وحش باشم،
-
چون آنها حامیان حیات وحش
زیادی را پیدا نمیکنند
-
که شبیه من باشند.
-
وقتی که بزرگ میشدم،
-
حتی نمیدانستم حامی حیات وحش یک شغل است.
-
اولین باری که یک حیوان وحشی را
در کشورم دیدم
-
۲۵ سال داشتم.
-
در حالی که شیرها و سگهای وحشی افریقایی
-
تنها چند کیلومتر دورتر از
خانه من زندگی میکردند.
-
این کاملا در زیمباوه رایج است،
-
که بسیاری از مردم در معرض حیات وحش نیستند،
-
اگرچه این بخشی از میراث ماست.
-
-
حتی نمیدانستم شیرها
در همسایگی ما زندگی میکنند.
-
وقتی به منطقه حفاظتشده
«سَوه ولی» قدم گذاشتم
-
در صبحی سرد و زمستانی ۱۰ سال قبل
-
تا سگهای وحشی افریقایی را برای
پروژهی تحقیقاتی دورهی ارشدم مطالعه کنم،
-
مسحور زیبایی و سکوتی شده بودم
که مرا احاطه کرده بود.
-
احساس می کردم اشتیاق و هدفم را
در زندگی پیدا کرده ام.
-
آن روز عهدی بستم
-
که تصمیم داشتم زندگی ام را
برای محافظت از حیوانات وقف کنم.
-
به روزهای مدرسه و کودکیام
در زیمباوه فکر می کنم
¶
-
و بچههای دیگری که با آنها در مدرسه بودم.
-
شاید اگر ما شانسی داشتیم تا
با حیات وحش تعامل داشته باشیم،
-
اکنون همکلاسی های بیشتری
در کنار من مشغول کار بودند.
-
اگر جوامع بومی نخواهند از
حیات وحش حمایت و با آن زندگی کنند،
-
تمام تلاشهای حامیان
حیات وحش بیهوده خواهد بود.
-
اینها جوامعی هستند که با
حیوانات وحشی زندگی می کنند
-
در زیست بومی یکسان
-
و بهای آن را میپردازند.
-
اگر آنها ارتباطی مستقیم
-
یا منفعتی از حیوانات نداشته باشند،
-
دلیلی ندارد که بخواهند
از آنها محافظت کنند،
-
و اگر جوامع بومی از
حیات وحششان محافظت نکنند،
-
هیچ مداخلهی بیرونی اثرگذار نخواهد بود.
-
پس باید چه کاری صورت بگیرد؟
¶
-
حامیان حیات وحش باید آموزش
زیست محیطی را اولویت بندی کنند
-
و مهارتهای حفظ حیات وحش را
در جامعه توسعه دهند.
-
بچه مدرسه ایها و جوامع باید به
مناطق حفاظت شده بُرده شوند.
-
تا شانسی داشته باشند که با
حیات وحش ارتباط برقرار کنند.
-
در هر تلاشی و هر سطحی،
-
محافظت باید شامل اقتصاد مردمی شود
-
که زمین مشترکی با حیوانات وحشی دارند.
-
همچنین ضروری است که حامیان بومی حیات وحش
-
بخشی از هر تلاش محافظتی باشد،
-
اگر میخواهیم اعتمادسازی کنیم و حفاظت از
حیات وحش را در جوامع تعبیه کنیم.
-
به عنوان یک حامی حیات وحش بومی
ما با موانع بسیاری مواجه هستیم،
-
از تبعیض آشکار تا
موانعی به دلیل هنجارهای فرهنگی.
-
اما من از تلاش هایم دست نمی کشم
¶
-
تا جوامع بومی را وارد این مبارزه
-
برای بقای سیاره مان کنم.
-
از شما می خواهم بیایید
و در کنار من بایستید.
-
ما باید فعالانه موانعی را که
ایجاده کرده ایم،
-
و جوامع بومی را از تلاشهای
حفظ حیات وحش جدا میکنند، از بین ببریم.
-
من زندگی خود را وقف
محافظت از شیرها کردم.
¶
-
و می دانم همسایه ام نیز
همین کار را می کرد؛
-
تنها اگر حیواناتی را که در همسایگی او
زندگی می کردند، می شناخت.
-
-